طرز تهیه و روش آماده سازی موس شکلاتی خیلی آسان و خوشمزه در منزل

طرز تهیه موس شکلاتی بسیار خوشمزه در قسمت آشپزی سایت جسارت.امیدواریم که این مطلب مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد

اگر شما هم نام موس شکلاتی را شنیده اید و علاقه به درست کردن آن هستید می توانید به آسانی آنرا در بخش آشپزی ما آموزش ببینید

طرز تهیه و روش آماده سازی موس شکلاتی خیلی آسان و خوشمزه در منزل

موس شکلاتی دسری خوشمزه است که بسیار ساده و خیلی سریع آماده می شود.

مواد لازم برای تهیه موس شکلاتی :

شیر تازه :♦: 2 پیمانه

پودر خامه یا پودر کاسترد :♦: 2 قاشق غذا خوری

 شیر خشک  :♦: 4 قاشق غذا خوری

 پودر کاکائو :♦: 2 قاشق غذا خوری

پودر کارامل :♦: 1 بسته

شکلات رنده شده :♦: 50 گرم

شکر :♦: 3 قاشق غذا خوری

خامه :♦: 2 قاشق غذا خوری

طرز تهیه و روش آماده سازی موس های شکلاتی خیلی آسان و خوشمزه در منزل

طرز تهیه موس شکلاتی :

به نقل از سایت جسارت برای تهیه موس خوشمزه شکلاتی ابتدا

ابتدا همه ی مواد به جز خامه را با هم خوب مخلوط کرده و هم زده تا شکر و سایر مواد حل شوند.

بعد روی حرارت گذاشته به صورت مداوم هم میزنیم تا به غلظت کافی برسد.

سپس خامه را اضافه کرده و سریع هم زده و بعد از چند ثانیه که روی حرارت ماند آن را برمی داریم .

سپس در قالب ریخته و در یخچال گذاشته تا کاملا ببندد.

در آخر با مواد دلخواه می توانید تزیین کنید.

طرز تهیه و روش آماده سازی موس شکلات خیلی آسان و خوشمزه در منزل

برای زیبا تر شدن ظاهر دسر بعد از در آوردن از قالب مقداری شکلات را روی دسر تزیین کنید و اطراف دسر را شکوفه های خامه بزنید.این کار باعث می شود که دسر شما خوشمزه تر و زیباتر شود

طرز تهیه و روش آماده سازی موس شکلاتی خیلی آسان و خوشمزه در منزل

شعر در مورد امام حسن

شعر امام حسن,شعر امام حسن محمد سهرابی,شعر امام حسن برقعی,شعر امام حسن ترکی,شعر امام حسن مجتبی شهادت,اشعار امام حسن محمد سهرابی,شعر محمد سهرابی برای امام حسن,شعر شهادت امام حسن برقعی,شعر میلاد امام حسن برقعی,شعر ولادت امام حسن برقعی,شعر امام حسن مجتبی برقعی,اشعار شهادت امام حسن برقعی,شعر امام حسن مجتبی حمید رضا برقعی,شعر برقعی برای امام حسن,شعر شهادت امام حسن ترکی,شعر میلاد امام حسن ترکی,اشعار شهادت امام حسن ترکی,شعر شهادت امام حسن مجتبی ترکی,اشعار امام حسن ترکی,شعر ولادت امام حسن ترکی,شعر شهادت امام حسن مجتبی کودکانه,شعر شهادت امام حسن مجتبی ع,شعر درباره شهادت امام حسن مجتبی(ع),شعر شهادت امام حسن مجتبی سازگار,شعر شهادت امام حسن مجتبی حدیث اشک,شعر شهادت امام حسن مجتبی علی اکبر لطیفیان,شعر شهادت امام حسن مجتبی از سازگار,شعر امام حسن مجتبی,شعر امام حسن مجتبی شهادت,شعر امام حسن مجتبی علی اکبر لطیفیان,شعر امام حسن مجتبی برقعی,شعر امام حسن مجتبی لطیفیان,شعر امام حسن مجتبی سازگار,شعر امام حسن مجتبی حمید رضا برقعی,شعر غربت امام حسن مجتبی,اشعار امام حسن مجتبی ع,شعر شهادت امام حسن مجتبی ترکی,شعر شهادت امام حسن مجتبی کودکانه,شعر شهادت امام حسن مجتبی ع,شعر درباره شهادت امام حسن مجتبی(ع),شعر شهادت امام حسن مجتبی سازگار,شعر شهادت امام حسن مجتبی حدیث اشک,شعر شهادت امام حسن مجتبی علی اکبر لطیفیان,شعر شهادت امام حسن مجتبی از سازگار,شعر ولادت امام حسن مجتبی علی اکبر لطیفیان,اشعار امام حسن مجتبی لطیفیان,شعر میلاد امام حسن مجتبی لطیفیان,شعر مدح امام حسن مجتبی لطیفیان,شعر ولادت امام حسن مجتبی لطیفیان,اشعار میلاد امام حسن مجتبی لطیفیان,شعر ولادت امام حسن مجتبی سازگار,شعر ولادت امام حسن مجتبی از سازگار,اشعار امام حسن مجتبی علیه السلام,سرود امام حسن مجتبی ع,اشعار ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام,اشعار روضه امام حسن مجتبی ع,اشعار مدح امام حسن مجتبی ع,اشعار مولودی امام حسن مجتبی ع,سرود میلاد امام حسن مجتبی ع

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد امام حسن برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

آی بچه­ ها آی بچه­ ها

داریم دوازده تا امام که جدشون پیامبره

اول علی مرتضاست دوم عزیز حیدره

حسن(ع) امام دومه لقب گرفته مجتبی

زهرا (س) نام مادرشه باباش علی مرتضی ع

تولد امام ما بود نیمه­ی ماه رمضون

خوشحالی بود روی زمین گل می­بارید از آسمون

این نوه­ی کوچولو رو رسول (ص) رو شونه­ هاش می­ذاشت

مثل علی (ع) و فاطمه (س) اون رو یه دنیا دوست می­داشت

حسن (ع) که بود مثل پدر پاک و شجاع و بی­ریا

بعد شهادت علی (ع) شد جانشینِ مرتضی (ع)

شعر امام حسن

پدرش بود علی(ع)
مادرش فاطمه(س)بود
مهربان مثل پدر
خیر خواه همه بود
بود او در همه عمر
با بدی ها در جنگ
و بدش می آمد
از فریب و نیرنگ
نگران اسلام
نگران حق بود
دل او در سینه
آسمان حق بود
راه او راه خدا
صلح او مثل جهاد
صلح او آزادی
بر مسلمانان داد
او گلی بود که از
هر گلی بهتر بود
بود زیبا خوشنام
شکل پیغمبر(ص)بود

شعر امام حسن محمد سهرابی

دومین کبوتری
دومین گل سپید

بهتر از تو، مهربان
در جهان کسی ندید

بر سر یتیم ها
سایه ی نوازشی

با دلی پر از دعا
غرق در نیایشی

می رسد به گوش تو
نغمه ی سلام ما

هر کجا که مانده ای
دومین امام ما

غنچه ی محمدی
توی باغ مخملی

نام نیکویت حسن
پاره ی تن علی

شعر امام حسن برقعی

فکری برای پر زدن بال من کنید
من را اسیر زلف امام حسن کنید

شعر امام حسن ترکی

یک کوچه بود موی حسن را سپید کرد
یک اتفاق بود که او را شهید کرد

شعر امام حسن مجتبی شهادت

نشسته ام بنویسم گدا گدا آقا
چقدر محترم است این گدای با آقا
نشسته ام بنویسم حسن ، کریم ، کرم ،
مدینه ، سفره ی آقا ، برو بیا ، آقا
نشسته ام بنویسم به جای العفوم
الهی یا حسن یا کریم یا آقا
تو مهربانی ات از دستگیری ات پیداست
بگیر دست مرا هم تو را خدا آقا
دخیل های نبسته شده زیاد شدند
چرا ضریح نداری ؟ چرا چرا آقا

اشعار امام حسن محمد سهرابی

تویی کریم کرم زاده من گدا زاده
مرا خدا به تو داده تو را به من داده

شعر محمد سهرابی برای امام حسن

تا زمانی که خدایی خدا پا بر جاست
پرچم حسن حسن در همه عالم بالاست

شعر شهادت امام حسن برقعی

حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن

برای اینکه حسین است سوگوار حسن

محرم و صفر اندوهگین غربت او

دو چشم علقمه گریان و اشکبار حسن

شعر میلاد امام حسن برقعی

برای غربت او بی قرار می گریم

شبیه شمع خیالی سر مزار حسن

برای داغ دو تا ماهپاره اش یا که

برای لحظه جانسوز احتضار حسن

برای روضه او با کنایه می خوانم

مدینه ،کوچه،فدکنامه، گوشواره، حسن

شعر ولادت امام حسن برقعی

اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است

امام ها همه جمعند در کنار حسن

مزار خاکی او شد ابوترابیِ محض

از آن به بعد نجف گشت خاکسار حسن

عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز

حسین فاطمه برخیزد از جوار حسن

شعر امام حسن مجتبی برقعی

امشب حسن حسن نکنم شب نمیشود

بی یا حسن تجلی یارب نمی شود

زلفی که باد خورده مرتب نمی شود

هر کس به هم نریخت مقرب نمی شود

اشعار شهادت امام حسن برقعی

عمری سبو زجام کرم می زنم حسن

نقش تو را به چشم ترم میزنم حسن

سربند سبز رویِ سرم میزنم حسن

با نام تو به سینه حرم می زنم حسن

شعر امام حسن مجتبی حمید رضا برقعی

از راه دور دست تمنا گرفته ایم

عمریست در حریم تو مأوا گرفته ایم

دستان خویش سوی تو بالا گرفته ایم

هرچه گرفته ایم ز زهرا گرفته ایم

شعر برقعی برای امام حسن

در آسمان چشم سیاهت هوایی ام

شکر خدا ز روز ازل مجتبایی ام

شعر شهادت امام حسن ترکی

آتش زده هوای وصالت به جان من

یا ایها الکریم و یا ایها الحسن

شعر میلاد امام حسن ترکی

قربان آن جگر که چهل سال پاره بود

زخمی از آن شکستگی گوشواره بود

در کوچه ها فقط پیِ یک راهِ چاره بود

با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود

اشعار شهادت امام حسن ترکی

آهسته تر قدم بزن ای مردِ کوچه ها

بشکن سکوتِ بی کسی و سردِ کوچه ها

مویت سپید کرده دگر دردِ کوچه ها

یادت نرفته خنده ی نامردِ کوچه ها

شعر شهادت امام حسن مجتبی ترکی

آری چکیده ی علی و مصطفی توئی

بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی

اشعار امام حسن ترکی

بیرون بریز خون جگر های خود حسن

کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن

شعر ولادت امام حسن ترکی

حسن

گوشوارهء عرش است

که در کوچه روی خاک افتاد…

شعر ترکی امام حسن عسکری

تابوت تیر خورده و یک قبر بی حرم

این هم جزای آن همه آقایی و کرم

وقتی به بال دل به بقیع تو می پرم

دنیا خراب می شود انگار بر سرم

حتی نوادگان تو صاحب حرم شدند

کی می شود برای تو کاری کنم حسن

شعر ترکی امام حسن عسگری

آن لاله که عشق و خون بهارش بودند

مرغان بهشت بی قرارش بودند

آن روز که جای مجتبی خالی بود

در کرب و بلا دو یادگارش بودند

شعر ترکی امام حسن مجتبی

وقتی پدرت حضرت حیدر شده باشد

باید که تو را فاطمه مادر شده باشد

جد تو نبی بود نه اینطور بگویم

شک نیست که جد تو پیمبر شده باشد

شعر شهادت امام حسن مجتبی کودکانه

هر دل که به داغ مصطفی می سوزد

در سوز عزای مجتبی می سوزد

با سوز حسن، دل که حسینی گردید

آنگه به مصیبت رضا می سوزد

شعر شهادت امام حسن مجتبی ع

وقتی که به یاد مجتبی می گریم

ناگاه به یاد کوچه ها می گریم

با نام حسن به یاد زهرا، امّا

با صلح حسن به کربلا می گریم

شعر درباره شهادت امام حسن مجتبی(ع)

از روز ازل خلق شدم چون حسنینی

قلب حسنی دارم و احساس حسینی

از کرب و بلا تا به بقیع هروله دارم

زهرا به دلم ساخته بین الحرمینی

شعر شهادت امام حسن مجتبی سازگار

آن را که مبتلای حسن آفریده اند
غرق غم و بلای حسن آفریده اند
سینه زنیم و سینه ی ما جایگاه اوست
این سینه را سرای حسن آفریده اند

شعر شهادت امام حسن مجتبی حدیث اشک

چراغ و چشم رسول خدا امام حسن

به جن و انس و ملک مقتدا امام حسن

هزار بارم اگر سر جدا شود، دستم

ز دامن تو نگردد جدا امام حسن

شعر شهادت امام حسن مجتبی علی اکبر لطیفیان

ای پسر اول زهرا حسن

سیـدنا سیـدنا یا حسن

صورت تو سورۀ فرقان و نور

چشم بد از روی دل‌آرات دور

شعر شهادت امام حسن مجتبی از سازگار

او آمده تا نور به شب ها بخشد     روح شرف و عشق به دنیا بخشد

او آمده تا باور وایمان و صفا     همراه دو صد عاطفه برما بخشد

شعر امام حسن مجتبی

او آمده از صلح و محبت بی شک     جانی ز ولا برتن تنها بخشد

آن سید خوبان و بهشت آمده تا     برمهر و وفا ارزش و معنا بخشد

شعر امام حسن مجتبی شهادت

او آمده با نام حسن در حسنش     شوری به سرا پرده مولا بخشد

او رود زلالی ست که درفصل عطش     جود و کرم خویش به دریا بخشد

شعر امام حسن مجتبی علی اکبر لطیفیان

از لطف ، کریم اهل بیت عصمت     ما را زکرم خدا به فردا بخشد

میلاد امام مجتبی (ع) آمده است     شادی به حریم دل ما آمده است

شعر امام حسن مجتبی برقعی

اشعار امام حسن مجتبی ع

شعر شهادت امام حسن مجتبی ترکی

گرچه خاکی ست ولی مرقد او کعبه ی ماست

نام آن گرچه بقیع است ولی عرش خداست

شعر شهادت امام حسن مجتبی سازگار

در جود و عطا دستِ خدا هست حسن

دستِ همه را وقتِ کرم بست حسن

نومید نگردد کسی از درگهِ او

زیرا که کریم ِ اهلبیت است حسن

شعر شهادت امام حسن مجتبی حدیث اشک

من که از داغ حسین غرق ملال و مَحَنَم

من مسلمان شده ی دست امام حسنم

من گدای کرم گُل پسر ِ فاطمه ام

حسنی ام بنویسید به روی کفنم

شعر شهادت امام حسن مجتبی علی اکبر لطیفیان

در طالعم اسیر حسن را رقم زدند

روزی که نقش خلقت من را رقم زدند

از روی سرو قامت لیلایی حسن

در شعر عشق سرو چمن را رقم زدند

شعر شهادت امام حسن مجتبی از سازگار

دل، غرق نگاه آشنای حسن است

مبهوت خدا خدا خدای حسن است

نفرین به کسی که گفت او سازش کرد

این صلح که نیست، کربلای حسن است

شعر ولادت امام حسن مجتبی علی اکبر لطیفیان

فریاد اگرچه در تو پنهان بوده است

خورشید تکلّمت فروزان بوده است

صلح تو برای نهضت عاشورا

آرامش پیش پای توفان بوده است

اشعار امام حسن مجتبی لطیفیان

بست عمامه؛ همه یاد جمل افتادند
این پسر هرچه که باشد پسر مردان است

شعر میلاد امام حسن مجتبی لطیفیان

بگذارید ببیند که خودش یک حسن است
حبس در خیمه شدن بر ضرر مردان است

شعر مدح امام حسن مجتبی لطیفیان

لخته‌های جگرت را مکن از من مخفی
دانم این‌ها همه را از غم کوچه داری

شعر ولادت امام حسن مجتبی لطیفیان

این گرامی پسر اول زهرا حسن است

دومین حجت و چارم نفر از پنج تن است

اختر برج شرف مطلع الانوار جمال

اشعار ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام

ای مقصد تمامی امَّن یجیب ها

ای نسخه نهایی جمع طبیب ها

تاریخ مانده است چرا در سپاه تو

خالی است جای عابس و حُرّ و حبیب ها ؟!

شعر در مورد غذا

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد غذا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

اتل متل توتوله

غذا خوردن دوجوره

یکی می خوره با نام خدا

یکی می خوره با هول و ولا

حالا تو بگو کدوم بهتره؟

شعر در مورد پنجره

شعر در مورد پنجره,شعر در مورد پنجره فولاد,شعر در مورد پنجره و باران,شعر در مورد پنجره قدیمی,شعر در مورد پنجره اتاق,شعر در مورد پنجره از سهراب سپهری,شعر سپید در مورد پنجره,شعر هایی در مورد پنجره,شعر های زیبا در مورد پنجره,شعری در مورد پنجره,شعر درباره پنجره فولاد,شعر زیبا در مورد پنجره فولاد,شعر درباره پنجره قدیمی,شعر درباره پنجره اتاق,شعری در مورد پنجره,شعر نو در مورد پنجره,شعر کوتاه در مورد پنجره,شعر عاشقانه در مورد پنجره,شعر در وصف پنجره,شعر در وصف پنجره فولاد,شعر در وصف پنجره فولاد رضا,شعر نو در وصف پنجره,شعری در وصف پنجره,شعر پنجره,شعر پنجره فولاد,شعر پنجره سهراب,شعر پنجره زیباست اگر بگذارند,شعر پنجره فروغ,شعر پنجره حمید مصدق,شعر پنجره شاملو,شعر پنجره فولاد رضا,شعر پنجره سهراب سپهری,شعر پنجره فولاد امام رضا,شعر پنجره فولاد رضا برات کربلا,متن شعر پنجره فولاد رضا,شعر درباره پنجره فولاد,شعر در مورد پنجره فولاد,دانلود شعر پنجره فولاد رضا,شعر برای پنجره فولاد,شعر برای پنجره فولاد امام رضا,متن شعر پنجره زیباست اگر بگذارند,شعر پنجره فولاد رضا برات کربلا میده,شعر پنجره فولاد رضا مریضا رو شفا میده,اشعار پنجره فولاد رضا,متن شعر پنجره فولاد رضا برات کربلا میده,دانلود شعر پنجره فولاد رضا برات کربلا میده,متن شعر پنجره فولاد رضا مریضارو شفا میده,شعر در مورد پنجره از سهراب سپهری,شعر سهراب سپهری درمورد پنجره,اشعار پنجره فولاد امام رضا

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد پنجره برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

می توانستم گنجشک کوچکی باشم

از دست های هر کسی دانه بخورم

پشت هر پنجره ای بنشینم

و روی هر درختی لانه کنم …

شعر در مورد پنجره

پریشانم

پنجره ها را باز گذاشته ام

و باد

اندوه را از هر سرزمینی

به خانه ام می آورد!

شعر در مورد پنجره فولاد

می شود معجزه با چشم تو آغاز شود

کنج دیوار دلم پنجره ای باز شود

شعر در مورد پنجره و باران

دیروز

وقتی کسی در حضور من

اسم تو را بلند گفت

طوری شدم

که انگار گُل رُزی از پنجره ی باز

به اتاق پرت شده باشد

شعر در مورد پنجره قدیمی

تو می روی

دلتنگی

خودش را توی کافه ها

دود می کند

تو می روی

و شهر و پنجره ها و آدم ها را

روی آخرین سطر این شعر

حلق آویز می کنی

شعر در مورد پنجره اتاق

سال‌ها بعدِ رفتنت

هربار که از پنجره به کوچه نگاه می کنم

برایم دست تکان می دهی

با چمدانی که

همه چیز را بُرد

حتی همین کوچه را،

همین پنجره را،

چشم هایم را،

ادامه ی این شعر را…

شعر در مورد پنجره از سهراب سپهری

تو نباشی؛ چرا دو صندلی؟!

تو نباشی؛ چرا دو پنجره؛ دو تخت؟!….

تو نباشی؛ مثل این است که

وارد بهشت شوی؛

خدا رفته باشد…!

شعر سپید در مورد پنجره

خیال قشنگی‌ست

اگر من

کلید بچرخانم

تو از پنجره تابیده باشی

و خانه عطر بوسه بگیرد.

شعر هایی در مورد پنجره

بیا و به این‌ها بگو

کم خودشان را

به پنجره اتاقم بکوبند!

بگو آن طرف پنجره

شمع نیست

دل من است که آتش گرفته!

شعر های زیبا در مورد پنجره

درخت پشت پنجره دوستت دارد

دارد دست‌هایش را تکان می دهد

دارد می رقصد

تو نیز برخیز

برگ‌های سبزت را تکان بده

میوه های شیرینت را فرو بریز

برقص… برقص

تا دنیا از تو یاد بگیرد

زیبا باشد.

شعری در مورد پنجره

در زمستانی که بی‌هنگام آمده بود

و ابرهایی که ناغافل،

تو

بهار را به پنجره‌ام هدیه کردی

و ماه مهربان را

به دست‌هایم

شعر درباره پنجره فولاد

تو آفتابی

هرصبح

می تابی برپنجره ی خیالم

و نورمی پاشی

روی سایه ی تنهایی ام

امروز را

عاشقانه بتاب رؤیای من!

شعر زیبا در مورد پنجره فولاد

بپوش پنجره را ای برهنه! می ترسم

که چشم شور ستاره تو را نظر بزند

شعر درباره پنجره قدیمی

لبخند نمی زنی

و پنجره بی چاره می میرد

و شعر

بی چاره و با کتِ پاره دور می شود

شعر درباره پنجره اتاق

آفتاب،

پشت پنجره

در انتظار پلک گشودن،

پرنده،

در انتظار پرواز

و عشق

در انتظار بوسیدن و

 نوازش تو ست.

شعری در مورد پنجره

سال هاست

دیوارها را برداشته اند

و به جایشان

پنجره هایی به بزرگی نبودنت

بی هیچ پرده ای گذاشته اند

شعر نو در مورد پنجره

شاعری که نشانی ات را نداشت

شعرهایش را

به پیراهن باد سنجاق کرده است

کاش امشب

پنجره ی اتاقت

باز مانده باشد!

شعر کوتاه در مورد پنجره

آدم که دلش بگیرد،

دردش را

به کدام پنجره بگوید

که دهانش

پیش هر غریبه ای باز نشود..!؟

شعر عاشقانه در مورد پنجره

فکرَش را بکن

چه مرگ قشنگی می تواند باشد!

تو از کوچه مرا صدا بزنی

و من از شدت ِ شوق

در و پنجره را با هم قاطی کنم!!

شعر در وصف پنجره

پنجره ها را می بندم

مبادا اتاق

“بوی تنت را به باد بدهد”

شعر در وصف پنجره فولاد

ماه

از شبی که

این پیراهن سفید را

بر تن پنجره کرده ام

راه اتاقم را گم کرده است

شعر در وصف پنجره فولاد رضا

وقتی در خانه نیستی

زلزله

آتش سوزی

و حتی بادی که به پنجره می کوبد

وحشت زده ام می کند

شعر نو در وصف پنجره

مبل‌ها را چیدم

پرده‌ها را کنار پنجره

قاب‌ها را به دیوار آویختم

بعد

دو فنجان چای ریختم

و فکر کردم به 365 روزِ دیگر

که می‌توانم با چیدمانی دیگر

دوستت بدارم…

شعری در وصف پنجره

تو خوابیده ای آرام

و من پشت پلک تو آنقدر می بارم

تا پنجره را باز کنی ..

دستهات را زیر باران بگیری و

بخندی

شعر پنجره

پنجره ی خوابت را باز بگذار عشق من!

امشب هم می آیم.

شعر پنجره فولاد

به خودت نگیر شیشه‌ی پنجره

تمیزت می‌کنند

که کوه را بی‌غبار ببینند 

و آسمان را بی‌لکه

به خودت نگیر شیشه

تمیزت می‌کنند که دیده نشوی!

شعر پنجره سهراب

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند

معنی کور شدن را گره ها می فهمند

شعر پنجره زیباست اگر بگذارند

تنهایی،

شاخه‌ی درختی‌ست پشتِ پنجره‌اَم

گاهی لباسِ برگ می‌پوشد

گاهی لباسِ برف

اما، همیشه هست!

شعر پنجره فروغ

نه پنجره ای اضافی دارم،

که تو را در آن بگذارم و نه میزی.

معشوقه ای نیز در این شهر ندارم

ای گل!

تو را بخرم  

و چه کارت کنم؟

شعر پنجره حمید مصدق

از تمام هیاهوی این دنیا

تنها پنجره ای می خواهم

که سالها

در انتظار تو

بر شیشه های مه گرفته اش

آه بکشم

شعر پنجره شاملو

پنجره را باز کن،

همه چیز را به باد گفته ام

شعر پنجره فولاد رضا

منم که دوستت دارم

نه مردی که دستش را به نرده‌ها گرفته

نه باران پشت پنجره

منم که دوستت دارم

و غم

بشکه‌های سنگینی را

در دلم جابه‌جا می‌کند

شعر پنجره سهراب سپهری

دانه می دهم گنجشک های صبحگاهی را

پشت پنجره ام

از خرده شعرهایی که شب

از دست های تو

می ریزد بر بی خوابی ها

و بالش لبریز از امیدم

شعر پنجره فولاد امام رضا

زیر پنجره‌ی اتاقم

«مــرا ببوس» را می‌خواند

آواز ‌خوان کوچه‌های شب.

می‌بوسمت

و طرح لب‌هایم می‌ماند

روی غبار سرد شیشه

شعر پنجره فولاد رضا برات کربلا

دیروز

عبور تو در کوچه ها وزید

و هنوز،

دهان پنجره ها باز مانده است

متن شعر پنجره فولاد رضا

دوستت دارم

و پنهان کردنِ آسمان

پشتِ میله‌های پنجره آسان نیست

شعر درباره پنجره فولاد

سلام‌هایم را

به عطر و آینه آغشته می‌کنم

هر روز

چقدر پنجره‌ات

برای سر زدن یک نسیم جا دارد؟

شعر در مورد پنجره فولاد

 آه که این پنجره هست حجابی عظیم

رو که حجابی خوش است هیچ مگو ای سره

دانلود شعر پنجره فولاد رضا

خاطره‌ی تو کوچه ی احساس مرا پُر می کند

و زمان زمزمه ی قلب توست برای من .

کاش پنجره ات را رو به خیالم باز می کردی

تا من در نگاهت پرواز کنم

شعر برای پنجره فولاد

 پنجره ای شد سماع سوی گلستان تو

گوش و دل عاشقان بر سر این پنجره

شعر برای پنجره فولاد امام رضا

 پس هر پنجره بنهاده بر افشاندن را

بدره و تنگ بهم پر ز شیانی و شکر

متن شعر پنجره زیباست اگر بگذارند

 در شب ابرگین غم مشعله ها درآوری

در دل تنگ پرگره پنجره باز می کنی

شعر پنجره فولاد رضا برات کربلا میده

 در پس پنجره باغ به رقص آمده گل

جلوه اش مرغ چمن دید و در افتاد به دام

شعر پنجره فولاد رضا مریضا رو شفا میده

 یا برگ گل از غالیه یا نور ز سایه

یا مشتری از پنجره یا ماه ز پاچنگ

اشعار پنجره فولاد رضا

 به گرد روضه ات گشتیم گستاخ

دلی چون پنجره سوراخ سوراخ

متن شعر پنجره فولاد رضا برات کربلا میده

 آفت این پنجره لاجورد

پنجه در او زد که به دو پنجه کرد

دانلود شعر پنجره فولاد رضا برات کربلا میده

 زورق باغ از علم سرخ و زرد

پنجره ها ساخته از لاجورد

متن شعر پنجره فولاد رضا مریضارو شفا میده

 گر چراغ دل ما از نفس سرد بمرد

شمع این طارم نه پنجره پروانه ماست

شعر در مورد پنجره از سهراب سپهری

خواهم آمد سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت

پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند

شعر سهراب سپهری درمورد پنجره

شب سرودش را خواند

نوبت پنجره هاست

همچنان خواهم خواند

همچنان خواهم راند

پشت دریا ها شهری است

اشعار پنجره فولاد امام رضا

مرغ مهتاب می خواند

ابری در اتاقم میگرید

 گلهای چشم پشیمانی می شکفد

 درتابوت پنجره ام پیکر مشرق می لولد

 مغرب جان می کند

 می میرد

شعر در مورد پنجره

پنجره ام به تهی باز شد

 و من ویران شدم

شعر در مورد پنجره فولاد

پریان می رقصیدند

و آبی جامه هاشان با رنگ افق پیوسته بود

زمزمه های شب مستم می کرد

پنجره

رویا گشوده بود

شعر در مورد پنجره و باران

پنجره ای در مرز شب و روز باز شد

رغ افسانه از آن بیرون پرید

میان بیداری و خواب

پرتاب شده بود

 بیراهه فضا راپیمود

 چرخی زد

 و کنار

مردابی به زمین نشست

شعر در مورد پنجره قدیمی

جانمازم چشمه مهرم نور

 دشت سجاده من

 من وضو با تپش پنجره ها می گیرم

شعر در مورد پنجره اتاق

اینجاست آیید پنجره بگشایید ای من و دگر من ها : صد

پرتو من در آب

مهتاب تابنده نگر بر لرزش برگ اندیشه من جاده مرگ

 آنجا نیلوفرهاست به بهشت به خدا درهاست

شعر در مورد پنجره از سهراب سپهری

شب ایستاده است

خیره نگاه او

 بر چارچوب پنجره من

سر تا به پای پرسش اما

 اندیشناک مانده و خاموش

شاید از هیچ سو جواب نیاید

 دیری است مانده یک

جسد سرد

 در خلوت کبود اتاقم

شعر سپید در مورد پنجره

شب در تمام پنجره های پریده رنگ

مانند یک تصور مشکوک

پیوسته در تراکم و طغیان بود

و راهها ادامه خود را

در تیرگی رها کردند

دیگر کسی به عشق نیندیشد

دیگر کسی به فتح نیندیشید

شعر هایی در مورد پنجره

در حباب کوچک

روشنایی خود را می فرسود

ناگهان پنجره پر شد از شب

شب سرشار از انبوه صداهای تهی

شب مسموم از هرم زهر آلود تنفس ها

شب …

شعر های زیبا در مورد پنجره

درسرای ما زمزمه ای درکوچه ما آوازی نیست

شب گلدان پنجره ما را ربوده است

پرده ما دروحشت نوسان خشکیده است

شعری در مورد پنجره

من به او گفتم : زندگانی سیبی است ‚ گاز باید زد با پوست

 زن همسایه در پنجره اش تور می بافد می خواند

 من ودا می خوانم گاهی نیز

 طرح می ریزم سنگی ‚ مرغی ‚ ابری

آفتابی یکدست

 سارها آمده اند

تازه لادن ها پیدا شده اند

شعر درباره پنجره فولاد

من

که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم

 حرفی از جنس زمان نشنیدم

هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود

کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد

شعر زیبا در مورد پنجره فولاد

هرگز از یاد نخواهم برد

که هیچ کس درد زنی را احساس نمی کند

زنی که دندان هایش را

در چوب پنجره فرو می کند

تا کسی را صدا نزند

زیرا که می داند هیچ کس

به دادش نخواهد رسید

شعر درباره پنجره قدیمی

من خوب بودم با او

او خوب بود با من

تنها درها مان و پنجره هامان بسته بود

شاید

فقط نفس می کشیدیم

یکدِگر را

شعر درباره پنجره اتاق

هزار سال

پیش از آنکه جاده را رفتن آموخته باشند    

دلتنگِ تو بودم

انگار

هزار سال منتظر بودم

بیایی پشت پنجره اتوبوس

برایم دست تکان بدهی

تا این شعر را برایت بنویسم

شعری در مورد پنجره

آسمان چشمهای تو بود

پنجره را باز کردی

و من

پَرپَر زدم

برای دوست داشتنت

پرنده باید بود

شعر نو در مورد پنجره

وقتی کسی در حضور من

اسم تو را بلند گفت

طوری شدم

که انگار گُل رُزی از پنجره ی باز

به اتاق پرت شده باشد

شعر کوتاه در مورد پنجره

زن از پشت پنجره

دور شدن مرد را می‌دید

همراه ابلیس

شعر عاشقانه در مورد پنجره

دست سردم

از چه می‌لرزی

پنجره را ببند

شعر در وصف پنجره

برای دیدن عشق

باید

چشم بر پنجره ی خانه ای بگذاریم

که دهلیزی

آنرا به نردبان و دریچه ای میرساند

زیر سنگی

پشت کوهی

در بیابانی دراز

شعر در وصف پنجره فولاد

پشت پنجره ی شعر ایستاده ام

به تو نگاه می کنم

تو تنها دلخوشی منی

و فقط

از پشت همین پنجره دیده می شوی

شعر در مورد پنجره

شعر در مورد امید

شعر در مورد امید,شعر در مورد امید داشتن,شعر در مورد امید به زندگی,شعر در مورد امید و زندگی,شعر در مورد امیدواری,شعر در مورد امید به خدا,شعر در مورد امیدوار بودن,شعر در مورد امید و آرزو,شعر در مورد امید دادن,شعر در مورد امید به فردا,شعر در مورد امید داشتن,شعری در مورد امید داشتن,شعر درباره امید داشتن,شعر های درباره امید داشتن,شعر درباره امید داشتن,شعر کوتاه در مورد امید داشتن,شعری درباره امید داشتن,شعر در مورد امید به زندگی,شعر زیبا در مورد امید به زندگی,شعر نو در مورد امید به زندگی,شعری درباره امید به زندگی,شعر زیبا درباره امید به زندگی,شعر نو درباره امید به زندگی,شعر درباره ی امید به زندگی,شعری درباره ی امید به زندگی,شعر در باره امید به زندگی,شعر در مورد امید زندگی,شعر درباره امید و زندگی,شعر در مورد امید ب زندگی,شعری در باره امید به زندگی,شعر در مورد امیدواری از حافظ,شعر در مورد امیدواری به خدا,شعر در مورد امیدواری به زندگی,شعری در مورد امیدواری,شعر در مورد امیدواری,شعر کوتاه در مورد امیدواری,شعری درمورد امیدواری,شعر در مورد توبه و امیدواری,شعر درباره امید به خدا,شعر درباره امید به خدا,شعری درباره امید به خدا,شعر زیبا درباره امید به خدا,شعر کوتاه درباره امید به خدا,شعر درباره ی امید به خدا,شعری در مورد امید به خدا,شعر در مورد امید به رحمت خدا,شعر درباره امیدوار بودن,شعر درباره امید و آرزو,شعری در مورد امید به فردا,شعر امید,شعر امید به خدا,شعر امید به زندگی,شعر امیدواری,شعر امیدبخش,شعر امیدواری به زندگی,شعر امیدوار کننده,شعر امید به خدا,شعر امید به خدا از کیست,شعر امید به خدا از پروین اعتصامی,شعر امید به خدا پروین اعتصامی,شعر امید به خداوند,اشعار امید به خدا,شعر درباره امید به خدا,شعر درباره امید به خدا,شعری درباره امید به خدا,شعر امید به زندگی حافظ,اشعار امید به زندگی,شعر برای امید به زندگی,شعر نو امید به زندگی,اشعار امید به زندگی,شعر کوتاه امید به زندگی,شعر زیبا امید به زندگی,شعر امید داشتن به زندگی,شعر زیبای امید به زندگی,شعر امیدواری دادن,شعر امیدواری کوتاه,شعر امیدواری در زندگی,شعر درباره امیدواری,شعر در مورد امیدواری,شعر برای امیدواری,شعر نو امیدواری,شعر از امیدواری,شعر زیبای امیدواری,شعر امیدبخش حافظ,شعر امیدبخش سهراب,شعر امیدبخش کوتاه,یک بیت شعر امیدبخش,شعری امیدبخش,شعر زیبای امیدبخش,شعر نو امیدبخش,شعر امیدوار کننده به زندگی,شعر های امید به زندگی,شعر راجب امید به زندگی,شعری درباره امید به زندگی,شعر امیدوار کننده عاشقانه,شعر امیدوار کننده از مولانا,شعری امیدوار کننده,شعر امیدوار کننده,شعر های امیدوار کننده,شعر نو امیدوار کننده,یه شعر امیدوار کننده,یک بیت شعر امیدوار کننده

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد امید برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

از پیش کسی کار کسی نگشاید 

امید ، به کردگار می باید داشت

شعر در مورد امید

به هنگام سختی مشو نا امید

که ابر سیه بارد آب سفید

شعر در مورد امید داشتن

ما به امید عطای تو چنین بی کاریم

کار ما را به امید دگران نگذاری

شعر در مورد امید به زندگی

غمناکم و از کوی تو با غم نروم

جز شاد و امیدوار و خرم ندوم

شعر در مورد امید و زندگی

در نومیدی بسی امید است

پایان شب سیه سپید است

شعر در مورد امیدواری

بعد نومیدی بسی امیدهاست

از پس ظلمت ، دو صد خورشیدهاست

شعر در مورد امید به خدا

گرچه هیچ نشانه نیست اندر وادی

بسیار امیدهاست در نومیدی

شعر در مورد امیدوار بودن

هرچند فراق ، پشت امید ، شکست

هرچند جفا دو دست آمال ببست

نومید نمی شود دل عاشق مست

هر دم برسد به هر چه همت ، دربست

شعر در مورد امید و آرزو

سرسبز آن درخت که از تیشه ایمن است

فرخنده آن امید که حرمان نمی شود

شعر در مورد امید دادن

خوش آن رمزی که عشقی را نوید است!

خوش آن دل کاندر آن نور امید است!

شعر در مورد امید به فردا

نومید مکن مرا و رخ برمفروز

کاخر به تو جز درد ، امیدی دارم

شعر در مورد امید داشتن

دیده ما چو به امید تو دریاست چرا

به تفرج گذری بر لب دریا نکنی

شعری در مورد امید داشتن

کفش‌هایم خسته اند !

پاهایم اما، امیدوار

هنوز می‌شود

هزار پله را

برای رسیدن به” تو “

بالا آمد.

شعر های درباره امید داشتن

پا مکِش از سرِ خاکم که پس از مردن هم

به رهت چشم امیدم نگران خواهد بود.

شعر درباره امید داشتن

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

شعر کوتاه در مورد امید داشتن

از چرخ به هر گونه همی‌ دار امید

وز گردش روزگار می‌لرز چو بید

شعری درباره امید داشتن

امید چونان پرنده ایست

که در روح آشیان دارد

شعر در مورد امید به زندگی

به سان رود

که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند

رونده باش

امید هیچ معجزه‌ای ز مرده نیست،

زنده باش

شعر زیبا در مورد امید به زندگی

دانه می دهم گنجشک های صبحگاهی را

پشت پنجره ام

از خرده شعرهایی که شب

از دست های تو

می ریزد بر بی خوابی ها

و بالش لبریز از امیدم

شعر نو در مورد امید به زندگی

زندگی یعنی امیدوار بودن محبوب من !

زندگی

مشغله‌ای جدی است

درست مثل دوست داشتن تو

شعری درباره امید به زندگی

نه!

هرگز شب را باور نکردم

چرا که

در فراسوهای دهلیزش

به امید دریچه ئی

دل بسته بودم.

شعر زیبا درباره امید به زندگی

اندیشیدن به تو زیباست

و امید بخش

چون گوش سپردن به زیباترین صدا در دنیا

شعر نو درباره امید به زندگی

در عشق تو پاشکستگانند

دارند امید پرگشایی

شعر درباره ی امید به زندگی

نه یکسانند نومیدی و امید

جهان بگریست بر من، بر تو خندید

شعری درباره ی امید به زندگی

تا کس امید جود ندارد دگر ز کس

آمد حروف سال وفاتش امید جود

شعر در باره امید به زندگی

ای بهتر از جوانی و ای خوشتر از امید

طی گشت در امید وصالت، جوانیم

شعر در مورد امید زندگی

امید هر کسی به نیازی و حاجتی است

امید ما به رحمت بی منتهای تست

شعر درباره امید و زندگی

تا چند آخر امید یابیم؟

تا کی به امید بوی یا رنگ؟

شعر در مورد امید ب زندگی

درم گشای، که امید بسته ام در تو

در امید که بگشاید؟ ار تو نگشایی

شعری در باره امید به زندگی

به راه عشق به حدی است ناامیدی من

که نا امید کند هر امید گاهی را

شعر در مورد امیدواری از حافظ

 بیا امید بین که نیک نبود

در این امید بی حد ناامیدی

شعر در مورد امیدواری به خدا

 عقل از امید وصل چو مجنون روان شود

در عشق می رود به امید زیارتی

شعر در مورد امیدواری به زندگی

 ای امید همه امیدوران روز شمار

بس بزرگ است به فضل تو امید عفوم

شعری در مورد امیدواری

 طربناک تر، از بهار امید

دلاویزتر، از اوان شباب

شعر در مورد امیدواری

 مایه امید، مدان غیر را

کعبه حاجات، مخوان دیر را

شعر کوتاه در مورد امیدواری

 در صبح امید ما، تویی تو

افسونگر دلها، تویی تو

شعری درمورد امیدواری

 خستگی اندر طلبت راحتست

درد کشیدن به امید دوا

شعر در مورد توبه و امیدواری

 پایان فراق ناپدیدار

و امید نمی رسد به پایان

شعر درباره امید به خدا

 دفع غم دل نمی توان کرد

الا به امید شادمانی

شعر درباره امید به خدا

 دلهای داغدار بود کعبه امید

شورابه سرشک به زمزم برابرست

شعری درباره امید به خدا

 پرده صبح امیدست شب نومیدی

دل سودازده امید وصالی دارد

شعر زیبا درباره امید به خدا

 امید نگاه دارم از چشمش

از بیخبران خبر نمی آید

شعر کوتاه درباره امید به خدا

 پوشیده است دردل عنبر بهارها

صبح امید دردل شبهاست بیشتر

شعر درباره ی امید به خدا

 ترک دستارکن که نخل امید

چون فشاند شکوفه، آرد بار

شعری در مورد امید به خدا

 گردانده ز خلق روی امید

کار صائب بود خداساز

شعر در مورد امید به رحمت خدا

 آن کعبه امید که صندوق مرقدش

گردیده پایتخت دعاهای مستجاب

شعر درباره امیدوار بودن

 شدم نومید کاندر چشم امید

نیامد خوب رخساری دریغا

شعر درباره امید و آرزو

 درین امید عمرم رفت کاخر:

کند یادم به پیغامی دریغا

شعری در مورد امید به فردا

 افتادم بر در قبولت

امید که از درم نراند

شعر امید

 به امید خیالت می دهم جان

وگرنه طاقت هجران ندارم

شعر امید به خدا

 در کوی تو لولیی، گدایی

آمد به امید مرحبایی

شعر امید به زندگی

 بی تکاپوی تو در آن حضرت

پیک امید را فرستادم

شعر امیدواری

 بر درگه لطف تو فتادیم

در رحمت تو امید بستیم

شعر امیدبخش

 امید که از شفاعت او

حاصل شودش کلام اعلی

 چشم امید هر مسلمانی

  پی آن چشم نامسلمان است

شعر امیدوار کننده

 شدستم غرق دریایی که هرگز

غریقش را امید ساحلی نیست

شعر امید به خدا

 به امید چه عاشق از خط تسلیم سرپیچد؟

که از کس نیست امید شفاعت صید قربان را

شعر امید به خدا از کیست

 نه مرا امید فردوس است نه بیم جحیم

یا او نگذاشت در خاطر امید و بیم را

شعر امید به خدا از پروین اعتصامی

 هر سر موی مرا از تو امید دگر است

وه که با این همه امید بسی نومیدم

شعر امید به خدا پروین اعتصامی

 تا چند خرقه بردرم از بیم و از امید

درده شراب و واخرام از بیم و از امید

شعر امید به خداوند

 مه و مهر یار ما شد به امید تو خدا شد

که زهی امید زفتی که زند در خدایی

اشعار امید به خدا

 به امید کس چه باشی که تویی امید عالم

تو به گوش می چه باشی که تویی می عطایی

شعر درباره امید به خدا

 هیچ تیغی جدا نگرداند

دست امید من ز دامانش

شعر درباره امید به خدا

 از شیشه مقصود گلابی نگرفتم

وز ساغر امید شرابی نچشیدم

شعری درباره امید به خدا

 عشق ایمن ولایتیست چنانک

ترس را نیست اندر او امید

شعر امید به زندگی حافظ

 صبح پیری اثر قطع امید است اینجا

تار و پود کفنت موی سفید است اینجا

اشعار امید به زندگی

 از سجده حضوری بوی اثر نبردیم

امید دستها سود از جبهه سائی ما

شعر برای امید به زندگی

 افسرد شمع امید در چین دامن شب

یک آستین نمالید آب صبح ساعد ما

شعر نو امید به زندگی

 بر امید خیال گوهر تو

جاذب هر مسی چو قلابم

اشعار امید به زندگی

 برخاست قیامت وصالش

تا کی به امید درنشستن

شعر در مورد امید

شعر در مورد راستگویی

شعر در مورد راستگویی و صداقت,شعر درباره راستگویی و صداقت,شعر کودکانه در مورد صداقت و راستگویی,شعر در مورد راستگویی,شعر در مورد راستگویی و دروغگویی,شعر در مورد راستگویی کودکانه,شعری در مورد راستگویی,شعر کودکانه در مورد راستگویی و دروغگویی,شعر کوتاه در مورد راستگویی,شعر درباره راستگویی,شعر عربی در مورد راستگویی,یک شعر در مورد راستگویی,شعر نو در مورد راستگویی,شعر کوتاه درباره راستگویی,شعر درباره راستگویی,شعر درباره ی راستگویی,شعر کودکانه درباره راستگویی,شعر درباره صداقت و راستگویی,شعر زیبا درباره راستگویی,شعر کودکانه درباره ی صداقت و راستگویی,شعر در وصف راستگویی,شعر راستگویی,شعر راستگویی کودکانه,شعر راستگویی برای کودکان,شعر درباره راستگویی,شعر در مورد راستگویی,شعر طنز راستگویی,شعر درباره ی راستگویی,شعر کودکانه درباره راستگویی,شعر صداقت و راستگویی,شعر راجع به راستگویی,شعر در مورد راستگویی کودکانه,شعر کودکانه برای راستگویی,شعر درباره راستگویی,شعری در مورد راستگویی,شعر درباره صداقت و راستگویی,شعر در مورد راستگویی و دروغگویی,شعر زیبا درباره راستگویی,شعر در مورد راستگویی و صداقت,شعر کودکانه در مورد راستگویی و دروغگویی,شعر کوتاه در مورد راستگویی,شعر کودکانه در مورد صداقت و راستگویی,شعر عربی در مورد راستگویی,شعری درباره ی راستگویی,شعر کودکانه درباره ی راستگویی,شعر کوتاه درباره ی راستگویی,شعر درباره ی صداقت و راستگویی,شعر کودکانه درباره ی صداقت و راستگویی,شعری کودکانه درباره راستگویی,شعر کودکانه در مورد راستگویی,شعرهای کودکانه در مورد راستگویی,شعر در مورد صداقت و راستگویی,شعر صداقت,شعر صداقت سهراب,شعر صداقت و راستی,شعر صداقت و راستگویی,شعر صداقت و پاکی,شعر صداقت در عشق,شعر صداقت کودکانه,شعر صداقت دوستی,شعر صداقتنا,شعر صداقتی,شعر در مورد صداقت و راستی,شعر درباره صداقت و راستگویی,شعری در مورد صداقت و راستی,شعر کودکانه در مورد صداقت و راستی,شعر در مورد صداقت و راستگویی,شعر کودکانه در مورد صداقت و راستگویی,شعر درباره ی صداقت و راستگویی,شعر کودکانه درباره ی صداقت و راستگویی,شعر درباره صداقت و پاکی,شعر در مورد صداقت و پاکی,شعر درباره صداقت در عشق,شعر صداقت عشق,شعر صداقت و عشق,شعر در مورد صداقت کودکانه,شعر صداقت در دوستی,شعر صداقت و دوستی,شعر هل تقبلین صداقتی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد راستگویی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

آدمی که راست میگه

جاش  میون بهشته

مامان گفته عزیزم،

کودک خوب و دلبند

راست بگوچون دروغگو،

دشمنه با خداوند

شعر در مورد راستگویی و صداقت

آی بچه ها راست بگید

هر چی خدا خواست بگید

راست بگید میرید بالا

اون بالاهـا پیش خـــــــدا

شعر درباره راستگویی و صداقت

گفته خــدای مهربون

خالـق هفت تا آسمـــــون

باید با هم صادق باشید

رو کجـــــیها خط بـکشید

همه با هم مهربونید

هر جاکه باشه حرف راست

اینو بایدخوب بدونید

دروغگو دشمن خداست

شعر کودکانه در مورد صداقت و راستگویی

چه تفاوتی دارد که در شهر بزرگی زندگی کنی

یا در شهری کوچک؛ زندگی راستین در درون ماست

شعر در مورد راستگویی

قلبت را دنبال کن…

قلب تو برای هر کار بزرگی راهنمای درستی است.

شعر در مورد راستگویی و دروغگویی

دعا سخن روح است

که حقیقت را به درستی بازگو می کند

شعر در مورد راستگویی کودکانه

به آدمها اعتماد کن

تا با تو صادق باشند.

شعری در مورد راستگویی

هنگامی که به راستی، خودمان را همان گونه که هستیم، دوست می داریم

و می پذیریم و تایید می کنیم، همه چیزمان با کامیابی همراه است

شعر کودکانه در مورد راستگویی و دروغگویی

سخن را

زیوری جز راستی نیست

شعر کوتاه در مورد راستگویی

ممکن است دروغ یک سال بدود،

راستی در یک روز از او جلو می افتد

شعر درباره راستگویی

بهترین سیاست،

راستی است

شعر عربی در مورد راستگویی

قهرمان راستین کسی است

که باعث خوشی دیگران می شود

یک شعر در مورد راستگویی

قهرمان راستین کسی است

که باعث خوشی دیگران می شود

شعر نو در مورد راستگویی

اگر می خواهید احساسات حقیقی شنونده خود را دریابید، درست در صورت وی بنگرید،

چون او می تواند کلمات را در فرمان خود داشته باشد،

ولی قیافه و چهره به این آسانی در فرمان او قرار نمی گیرد

شعر کوتاه درباره راستگویی

رَد راستی،

رَد خویشتن است

شعر درباره راستگویی

یا درست حرف بزن

یا عاقلانه سکوت کن

راستی کن، که راستان رستند

در جهان راستان قوی دستند

شعر درباره ی راستگویی

راستگاران بلندنام شوند 

کج‌روان نیم پخته خام شوند

شعر کودکانه درباره راستگویی

یوسف از راستی رسید به تخت 

راستی کن، که راست گردد بخت

شعر درباره صداقت و راستگویی

صدق آیینه ایست حال ترا

روی نفس تو و کمال ترا

شعر زیبا درباره راستگویی

صادقی، هر چه جز خداست

بباز از بد و نیک با خدا پرداز

شعر کودکانه درباره ی صداقت و راستگویی

 راستی خویش نهان کس نکرد

در سخن راست زیان کس نکرد

شعر در وصف راستگویی

راستی آور که شوی رستگار

چون به سخن راستی آری بجای 

ناصر گفتار تو باشد خدای

شعر راستگویی کودکانه

راست گو تا وا رهی از چنگ من

مکر ننشاند غبار جنگ من

شعر راستگویی برای کودکان

راستی را پیشه کن کاندر جهان

  نیست الا راستی عزم الرجال

شعر درباره راستگویی

ما درس صداقت و صفا می‌خوانیم 

آیین محبت و وفا می‌دانیم

زین بی‌هنران سفله ای دل! مخروش 

کآنها همه می‌روند و ما می‌مانیم

شعر در مورد راستگویی

دلت آفتابی کز او صدق زاید 

که جز صادق ابن الذکائی نیاب 

به صورت دو حرف کژ آمد دل، اما 

ز دل راستگوتر گوائی نیابی

شعر طنز راستگویی

جز راست نباید گفت 

هر راست نشاید گفت

شعر درباره ی راستگویی

گر راست سخن گویی و در بند بمانی 

به زانکه دروغت دهد از بند رهایی

شعر کودکانه درباره راستگویی

راستی موجب رضای خداست 

کس ندیدم که گم شد از ره راست

شعر صداقت و راستگویی

سعدیا راست روان گوی سعادت بردند 

راستی کن که به منزل نرود کج‌رفتار

شعر راجع به راستگویی

تو راستی کن و با گردش زمانه بساز 

که مکر هم به خداوند مکر گردد باز

شعر در مورد راستگویی کودکانه

راستی پیشه گیر و ایمن باش 

که رهاننده تو بس باشد

شعر کودکانه برای راستگویی

جز مقام راستی یک دم مه‌ایست 

هیچ لالا مرد را چون چشم نیست

شعر کودکانه برای راستگویی

وگر زانکه گویی سخن راست گوی 

به جز راستی زیور آن مجوی

شعر درباره راستگویی

بیا تا کج نشینم راست گویم 

که کژی ماتم آرد راستی سور

شعری در مورد راستگویی

راستی کن تا به دل چون چشم سر بینا شوی 

راستی در دل تو را چشمی دگر انشا کند

شعر درباره صداقت و راستگویی

ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز

کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو

شعر در مورد راستگویی و دروغگویی

به صدق کوش که خورشید زاید از نفست 

که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست

شعر زیبا درباره راستگویی

حاصلی غیر از جگر خوردن ندارد راستی 

نان به خون تر می‌شود صبح صداقت کیش را

شعر در مورد راستگویی و صداقت

قدم ز جاده راستی برون مگذار 

که تیر راست خجل از نشان نمی‌گردد

شعر کودکانه در مورد راستگویی و دروغگویی

با توانایی صداقت توأم است 

گر خود آگاهی همین جام جم است

شعر کوتاه در مورد راستگویی

باغی که در آن آب هوا روشن نیست

هرگز گل یکرنگ در آن گلشن نیست

هر دوست که راستگوی و یکرو نبود

در عالم دوستی کم از دشمن نیست

شعر کودکانه در مورد صداقت و راستگویی

صداقت برایتان دوستان

 زیادی پیدا نمی کند

ولی دوستان درستی پیدا می کند

شعر عربی در مورد راستگویی

آزادانه صداقتم را می نویسم

در برابر دشنه های قبیله

و می دانم که با قلمم گورم را حفر می کنم

اما من ادامه می دهم

زیرا تمامی نویسندگان آزادی

با تیشه قلم ، گور خود را حفر می کنند

شعری درباره ی راستگویی

دلم برای کسی تنگ است

که آفتاب صداقت را

به میهمانی گلهای باغ می آورد

شعر کودکانه درباره ی راستگویی

خانه‌یی آرام و

اشتیاقِ پُرصداقتِ تو

تا نخستین خواننده‌ی هر سرودِ تازه باشی

شعر کوتاه درباره ی راستگویی

در زمانی که وفا

قصه ی برف به تابستان است

و صداقت گل نایابی ست

به چه کس باید گفت….

با تو انسانم و خوشبخت ترین

شعر درباره ی صداقت و راستگویی

دلم برای کسی تنگ است

که آفتاب صداقت را

به میهمانی گلهای باغ می آورد

و گیسوان بلندش را

به بادها می داد

و دستهای سپیدش را

به آب می بخشید

شعر کودکانه درباره ی صداقت و راستگویی

لبانت به طعم خوش صداقت آغشته است

و گرمای مهربان دستت

مرد را مرد می‌کند

و من

ایستاده ام

و به نیمه‌ی کهکشان می‌نگرم

شعری کودکانه درباره راستگویی

اینجا بمان و فاصله ها را به هم بزن

هرچند با صداقت تو جنگ می شود

شعر کودکانه در مورد راستگویی

 همانا گر دهانم را ببویی

ازو آیدت بوی راستگویی

شعرهای کودکانه در مورد راستگویی

 چه آهو دانی اندر من نگویی

بجز یکتادلی و راستگویی

شعر در مورد صداقت و راستگویی

 عالمی از راستگویی دشمن ما گشته اند

ما چه می کردیم چون آیینه لوح پاک را

شعر صداقت

 گویم به زبان راستگویی

صد بار که او تو و تو اویی

شعر صداقت سهراب

 خطی ز صداقت ایشان ده

توفیق رفاقت ایشان ده

شعر صداقت و راستی

 با توانائی صداقت توأم است

گر خود آگاهی همین جام جم است

شعر صداقت و راستگویی

 تا صداقت زنده گردد از دمش

غیر حق سوزد ز برق پیهمش

شعر صداقت و پاکی

 صوفی شدی، صداقت و صدق و صفات کو؟

صافی شدی، کدورت و حقد و حسد چراست

شعر صداقت در عشق

 روزگاری است که تصدیق نمی باید کرد

اگر از صبح کسی حرف صداقت شنود

شعر صداقت کودکانه

 از صفای دل نباشد حاصلی درویش را

نان به خون تر می شود صبح صداقت کیش را

شعر صداقت دوستی

 زان ز حرف راست لب بستم که غیر از آه سرد

در بساط سینه صبح صداقت کیش نیست

شعر صداقتنا

 ای که قصدت ز سفر یار صداقت کیش است

آه ازین راه درازی که ترا در پیش است

شعر صداقتی

چشمای خیس و ابریشون همپای رود کارونه

این روزا دوستا هم دیگه با هم صداقت ندارن

شعر در مورد صداقت و راستی

کاش در دهکده عشق فراوانی بود

توی بازار صداقت کمی ارزانی یود

شعر درباره صداقت و راستگویی

یادش به خیر دسته گلی از صداقتش

در لابلای شهر وجودم نشسته بود

دست مرا به رسم وفا سبز می فشرد

دستش اگر چه از غم یک عمر خسته بود

شعری در مورد صداقت و راستی

صداقت یعنی از مرز افقها

به قصد دیدن رویت گذشتن

میان کوچه های سبز احساس

به دنبال قدمه های تو گشتن

شعر کودکانه در مورد صداقت و راستی

 دین اگر می خواهی سخن را راست گو

باش تابع بر امام راستگو

شعر در مورد صداقت و راستگویی

 مبین کج راست بین و راستگو باش

در این میدان جان مانند گو باش

شعر کودکانه در مورد صداقت و راستگویی

به چشمهای نجیبش که آفتاب صداقت

و دستهای سپیدش

 که بازتاب رفاقت

 و نرمخند لبانش نگاه می کردم

شعر درباره ی صداقت و راستگویی

شب مثل شب شریر و سیاه است و پر ز درد

 در شب شرارتی است که من گریه می کنم

و صبح بر صداقت من رشک می برد

 با خوابهای خاطره خوش

بودم

شعر کودکانه درباره ی صداقت و راستگویی

ای آفتاب پاک صداقت

 در من غروب کن

شعر درباره صداقت و پاکی

دلم برای کسی تنگ است

 که آفتاب صداقت را

به میهمانی گلهای باغ می آورد

و گیسوان بلندش را به بادها می داد

و دستهای سپیدش را به آب می بخشید

شعر در مورد راستگویی

شعر در مورد نفاق

شعر نفاق,شعر در مورد نفاق,شعر درباره نفاق,شعری در مورد نفاق,شعر درباره ی نفاق,شعری نفاق,شعری درباره نفاق,شعری در مورد نفاق,شعری درباره ی نفاق,شعر برای نفاق,شعر در باره نفاق

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد نفاق برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

شعر در مورد امام حسن عسگری

شعر در مورد امام حسن عسکری,شعر در مورد امام حسن عسکری کودکانه,شعری در مورد امام حسن عسکری,شعر در باره امام حسن عسکری,شعر کوتاه در مورد امام حسن عسکری,شعر زیبا در مورد امام حسن عسکری,شعر کودکانه در مورد امام حسن عسگری,شعر کودکانه درمورد امام حسن عسکری,شعر کودکانه در مورد شهادت امام حسن عسکری,شعر کودکانه در مورد ولادت امام حسن عسکری,شعری در مورد امام حسن عسگری,شعر در باره امام حسن عسگری,شعری در مورد ولادت امام حسن عسگری,شعری زیبا در مورد امام حسن عسگری,شعری در مورد تولد امام حسن عسگری,شعر در خصوص امام حسن عسگری,اشعار در مورد امام حسن عسگری,شعری درباره امام حسن عسگری,شعر در خصوص امام حسن عسکری,شعر کودکانه در مورد ولادت امام حسن عسگری,شعر کودکانه درباره تولد امام حسن عسگری,شعرکودکانه در مورد امام حسن عسکری,شعر زیبا در مورد امام حسن عسگری,شعر زیبا درباره امام حسن عسگری,شعر زیبا در مورد تولد امام حسن عسکری,شعر زیبا درباره امام حسن عسکری,شعر زیبا درباره ی امام حسن عسگری,شعر زیبا درباره ولادت امام حسن عسگری,شعر کوتاه در مورد امام حسن عسگری,شعر کوتاه درباره امام حسن عسگری,شعر کوتاه در مورد ولادت امام حسن عسکری,شعر کوتاه در مورد شهادت امام حسن عسکری,شعر کوتاه درباره امام حسن عسکری,شعر کوتاه درباره ولادت امام حسن عسگری,شعر کوتاه درباره ی ولادت امام حسن عسگری,شعر دوبیتی در مورد امام حسن عسگری,شعر دوبیتی درباره امام حسن عسگری,شعر درباره تولد امام حسن عسکری,شعر ترکی در مورد ولادت امام حسن عسگری,شعری درباره تولد امام حسن عسگری,شعر امام حسن عسکری,شعر امام حسن عسکری ولادت,شعر امام حسن عسکری شهادت,شعر امام حسن عسکری میلاد,شعر امام حسن عسکری مدح,شعر امام حسن عسکری ع,شعر امام حسن عسکری,اشعار امام حسن عسکری شهادت,اشعار امام حسن عسکری ولادت,شعر امام حسن عسگری,شعر ولادت امام حسن عسکری علیه السلام,شعر ولادت امام حسن عسکری لطیفیان,شعر ولادت امام حسن عسکری حسینیه,شعر ولادت امام حسن عسکری وحید قاسمی,شعر درمورد ولادت امام حسن عسکری,شعر شهادت امام حسن عسکری برقعی,شعر شهادت امام حسن عسکری از لطیفیان,شعر شهادت امام حسن عسکری سهیل عرب,شعر شهادت امام حسن عسکری با سبک,شعر شهادت امام حسن عسکری تیشه های اشک,اشعار امام حسن عسگری میلاد,شعر میلاد امام حسن عسکری علیه السلام,شعر میلاد امام حسن عسکری لطیفیان,شعر میلاد امام حسن عسکری سازگار,شعر میلاد امام حسن عسکری ع لطیفیان,شعر درباره میلاد امام حسن عسکری,شعر سرود میلاد امام حسن عسکری,شعر کودکانه میلاد امام حسن عسکری,شعر ترکی میلاد امام حسن عسکری,شعر در مدح امام حسن عسکری ع,شعر مدح ولادت امام حسن عسکری,شعر مدح ومرثیه امام حسن عسکری,شعر امام حسن عسکری علیه السلام,شعر ولادت امام حسن عسگری ع,اشعار ولادت امام حسن عسگری ع,شعر امام حسن عسگری ع,شعر شهادت امام حسن عسکری ع,شعر شهادت امام حسن عسکری علیه السلام,شعر درباره امام حسن عسکری ع,شعر تولد امام حسن عسکری (ع),شعر الامام حسن العسکری,شعر در مورد امام حسن عسکری,شعر عن الامام حسن العسکری,شعر در مورد شهادت امام حسن عسکری,شعر درباره امام حسن عسکری,شعر امام حسن عسکرى,شعر برای ولادت امام حسن عسکری,شعر درباره ی امام حسن عسکری,شعر درباره ی ولادت امام حسن عسکری,اشعار شهادت امام حسن عسکری سهیل عرب,اشعار شهادت امام حسن عسکری سازگار,اشعار شهادت امام حسن عسکری لطیفیان,اشعار شهادت امام حسن عسکری جدید,اشعار مداحی شهادت امام حسن عسکری,اشعار ونوحه شهادت امام حسن عسکری,اشعار ولادت امام حسن عسکری علیه السلام,اشعار ولادتی امام حسن عسکری,اشعار ترکی ولادت امام حسن عسکری,اشعار دوبیتی ولادت امام حسن عسکری,شعر امام حسن عسگری سامرا,اشعار امام حسن عسگری,اشعار امام حسن عسگری شهادت,شعر برای امام حسن عسکری

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد امام حسن عسگری برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

حلال زاده کشیده است به عمو این بار 

کرامتِ حسنی در امامِ عسکری (ع) است

شعر در مورد امام حسن عسکری

از پای سفره های حسن های اهل بیت (ع) 

عالَم اگر زنند بفرما … نمی روم

شعر در مورد امام حسن عسکری کودکانه

برایِ اسمِ « حسن (ع) » ، حق نوشته غربت را 

چه عسکری (ع) بشود یا که مجتبی (ع) باشد !

شعری در مورد امام حسن عسکری

به حلقه های ضریحی که نیست در حَرَمت 

دلِ شکسته ی زائر دخیل می گردد

شعر در باره امام حسن عسکری

شعر زیبا در مورد امام حسن عسکری

دوباره یک « حسن (ع) » از داغ کوچه ها دق کرد 

جوانی اش همه شد صرف سوختن ! ، جان داد  

شعر کودکانه در مورد امام حسن عسگری

شعر کودکانه درمورد امام حسن عسکری

شعر کودکانه در مورد شهادت امام حسن عسکری

رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت ؟

قربان ریشه های نخ شال گردنت

آماده می کنی کفن و تربت و لحد

مرد سیاه پوش، خدا صبرتان دهد

شعر کودکانه در مورد ولادت امام حسن عسکری

آمده بالین بابا گوهرِ در دانه‌ای

بر سر و سینه زند در کنج غربت خانه‌ای

سوخته بال و پرش از غم و لیکن ناتوان

دور شمعِ عسکری پر می‌زند پروانه‌ای

شعری در مورد امام حسن عسگری

نه همین جای تو در سامره تنها باشد

که به دلهای محبان تو جای تو بود

شعر در باره امام حسن عسگری

اى نخل ریاض علوى برگ و برت سوخت

از آتش بیداد ز پا تا به سرت سوخت

اى یازدهم اختر پر نور ولایت

خورشید ز هجر رخ همچون قمرت سوخت

شعری در مورد ولادت امام حسن عسگری

چه خبر از صفای عسگریین

دل گرفته برای عسگریین

شعری زیبا در مورد امام حسن عسگری

در باب نوکری به مقامی نمی رسیم

تنها اگر به سینه زدن اکتفا کنیم

ما را غلام قصر خودت کن که در بهشت

شب های جمعه روضه برایت به پا کنیم

شعری در مورد تولد امام حسن عسگری

غربت شهر سامرا، غصه ی هر شب منه

عکس خرابی حرم، آتیش به جونم می زنه

گرد و غبار حرمت، سرمه چشم نوکرات

خیلی غریبی آقاجون، بگو چی شد کبوترات؟

شعر در خصوص امام حسن عسگری

شب شهادت آقا، می خوام یه آرزو کنم

کاشکی می شد با مژه هام، مرقدت جارو کنم

آقا بذار که جونمو، با هروله فدات کنم

آقا بذار که روم بشه، تو قیامت صدات کنم

اشعار در مورد امام حسن عسگری

سینه زدن با عاشقات، نماز مستی منه

این سینه ی خسته باید، یه روز برا تو بشکنه

تو حلقه ی سینه زنی، وقتی برات شور می گیرم

پاک میشه زنگار دلم، آینه می شم نور می گیرم

شعری درباره امام حسن عسگری

این گریه ها روز حساب، توشه ی کوله بارمه

این سینۀ کبود شده، مدال افتخارمه

بندگی رو یادم دادی، با راه و رسم نوکریت

معنی عشق فهمیدم، با اون نگاه دلبریت

معجزه کردی آقا جون، که عاشق خدا شدم

یه تیکه مس بودم که با، نگاه تو طلا شدم

شعر در خصوص امام حسن عسکری

هر کس که رفت دیدن صحن و سرای تو

آتش گرفت سوخت وجودش برای تو

گنبد شکسته بود و ضریحی نمانده بود

افتاده بود پرچم و گلدسته های تو

شعر کودکانه در مورد ولادت امام حسن عسگری

شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن

جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن

عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم

کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن

شعر کودکانه درباره تولد امام حسن عسگری

در عزای عسگری آید زنای اهل دل

صد فغان همراه با شور ونوا یابن الحسن

آب شد شمع وجودش زاتش زهر ستم

خاک غم بر سر کنم زین ماجرا یابن الحسن

شعرکودکانه در مورد امام حسن عسکری

طالب عفوى اگر با یا حسن

دامن محبوبه داور بگیر

شیعه مى‏نازد به نام عسگرى

یا اباالمهدى امام عسگرى

شعر زیبا در مورد امام حسن عسگری

کیست او بر شیعیان مولاستى

کیست او نور دل طاهاستى

کیست او ابن الرضا، بابُ الهدى

پور حیدر زاده زهراستى

کیست او کز مقدمش هفت آسمان

غرق زینب باشد و غوغاستى

کیست او اندر رهش پیغمبران

دست بر سینه همه برپاستى

شعر زیبا درباره امام حسن عسگری

اى تجلى خدا سیماى تو

جلوه حق چهره زیباى تو

پرچم شیعه به دوشت استوار

اعتدالش از قد رعناى تو

شعر زیبا در مورد تولد امام حسن عسکری

حمد و تسبیح تو را قرآن کند

فخر بر تو حضرت سبحان کند

نورِ پاکت دیده را روشن کند

ظرف دلها را پر از ایمان کند

شعر زیبا درباره امام حسن عسکری

عاشقان دارد صفایى سامرا

بارگاه جانفزایى سامرا

کعبه دلهاى عاشق سامرا

قبله جانهاى مایى سامرا

شعر زیبا درباره ی امام حسن عسگری

هم نجف هم مشهدى و هم بقیع

کاظمینى، کربلایى سامرا

زائر هر روز تو مهدى بُوَد

با نوایش آشنایى سامرا

شعر زیبا درباره ولادت امام حسن عسگری

شیعیان مژده که از پرده برون یار آمد

عسکرى پورنقى مظهر دادار آمد

گشت از کان کرم گوهر پاکى ظاهر

ز صدف آن دُر تابنده به بازار آمد

شعر کوتاه در مورد امام حسن عسگری

نور او نور خدا بود به عالم تابید

روى او شمع هُدى بود شب تار آمد

خُلق غفارى از او خُوى رحیمى ظاهر

مظهر ذات خدا آن گل گلزار آمد

شعر کوتاه درباره امام حسن عسگری

باز گیتى روشن آمد از جمال عسگرى

ماه گردون شد خجل پیش هلال عسگرى

موکب اجلال او چون شد پدید از گرد راه

محور آمد هر جلالى در جلال عسگرى

شعر کوتاه در مورد ولادت امام حسن عسکری

هادى دین مى برد دست دعا پیش خدا

چشم حق بینش چو مى بیند جمال عسگرى

من چو گویم در مقام و حسن این کودک که هست

منطق پیر خرد مات از کمال عسگرى

شعر کوتاه در مورد شهادت امام حسن عسکری

تا تقرّب بر خدا جویند خلق نه فلک

روبد هر یک بامژه گرد نعال عسگرى

عصمت زهرا عیان از چهره زیباى او

خصلت حیدر ببینى در خصال عسگرى

شعر کوتاه درباره امام حسن عسکری

گلشن جاوید گردد هر زمین شوره زار

چون ببیند موکب فرخنده فال عسگرى

دانش سرشار او تا کرد تفسیر کتاب

عالمى سیراب گردید از زلال عسگرى

شعر کوتاه درباره ولادت امام حسن عسگری

از ازل آب و گلم گفت : که من کوثری ام

فاطمی دین و حسینی ، حسنی ، حیدری ام

همه ی دلخوشی ام ای گل زهرا (س) این است

که خوش اقبال از این مرحمت داوری ام

شعر کوتاه درباره ی ولادت امام حسن عسگری

آن دلبری که بندگی ات را روا نوشت

مارا غلام حلقه به گوش شما نوشت

روز ازل مربی اشراق عاشقی

نام ترا به صفحه ی دلهای ما نوشت

شعر دوبیتی در مورد امام حسن عسگری

امروز دیگر سامرا مثل یتیمی

امروز دیگر سامرا آقا نداری

در آسمان آفتابی نگاهت

آن گنبدی که داشتی حالا نداری

شعر دوبیتی درباره امام حسن عسگری

دیروز از بال و پر پروانه تو

دیدیم زیر خاک ها خاکسترش را

عیبی ندارد مرقدت گنبد ندارد

جبریل می سازد برایت بهترش را

شعر درباره تولد امام حسن عسکری

ای کاش در اینجا مجالی دست می داد

پای گلوی بی صدای تو بمیرم

یک حجره و یک بستر و یک باغ لاله

خیلی دلم میخواست جای تو بمیرم

شعر ترکی در مورد ولادت امام حسن عسگری

با چشم هایی که کبود و تار هستند

روی پسر را بیش از این دیدن محال است

ای تشنه لب با لرزش دستی که داری

آب از لب این ظرف نوشیدن محال است

شعری درباره تولد امام حسن عسگری

وقتی لب این کاسه پر آب آقا

بر آستان تشنه ی دندانتان خورد

از شدت برخورد این ظرف سفالی

انگار لب های کبودت خیزران خورد

شعر امام حسن عسکری

غربت شهر سامرا، غصه ی هر شب منه

عکس خرابی حرم، آتیش به جونم می زنه

شعر امام حسن عسکری ولادت

شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن

جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن

شعر امام حسن عسکری شهادت

از ازل آب و گلم گفت: که من کوثری ام

فاطمی دین و حسینی، حسنی، حیدری ام

 همه ی دلخوشی ام ای گل زهرا (س) این است

که خوش اقبال از این مرحمت داوری ام

شعر امام حسن عسکری میلاد

سر در قصر بهشتی دلم بنوشتند

که مسلمان مرام حسن عسگری ام

 چه کسی مثل من دل شده دلبر دارد؟

چه کسی مثل تو ای دوست کند دلبری ام؟

شعر امام حسن عسکری مدح

ای یازدهم امام شیعه

ای مفتخر از تو نامِ شیعه

بر سامره و حریمِ پاکت

بر مهدی تو سلامِ شیعه

شعر امام حسن عسکری ع

مهدی ای روشنی دیده کجایی پسرم؟

ای به دریای الهی تو یگانه گوهرم

تو بیا در برم این لحظه آخر بنشین

تا که از زهر جفا پاره ببینی جگرم

آتش معتمد آنگونه زده شعله به جان

که ز سوز شرر و سوختنش باخبرم

شعر امام حسن عسکری

پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش

پسری اشک فشان است به حال پدرش

پدری جام شهادت به لبش بوسه زده

پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش

اشعار امام حسن عسکری شهادت

هشدار که ماتم عظیم است امروز

دلها همه با غصه ندیم است امروز

بر صاحب عصر تسلیت باید داد

کان درّ گرانمایه یتیم است امروز

اشعار امام حسن عسکری ولادت

قدسیان خادم آستان تواند

عرشیان طایر بوستان تواند

عارفان بنده ی دوستان تواند

زاهدان لاله ی گلستان تواند

شعر امام حسن عسگری

فیضت از سامره شامل عالم است

گفته هایت مدام آیت محکم است

سایه ات بر سر عالم و آدم است

گوهر مدح خلق در ثنایت کم است

شعر ولادت امام حسن عسکری علیه السلام

اى نخل ریاض علوى برگ و برت سوخت

از آتش بیداد ز پا تا به سرت سوخت

اى یازدهمین اختر پـر نـور ولایت

خورشید زهجر رخ همچون قمرت سوخت

شعر ولادت امام حسن عسکری لطیفیان

ویرانه ی مزار تـــو مسجــود آسمان

قبر تو کعبۀ دل و صحنت مطاف جان

زوار هر شب حرمت صاحب الزمان

کوری چشم دشمـــنت ای قبلۀ جهان

شعر ولادت امام حسن عسکری حسینیه

انوار ده امـــام درخشــد ز روی تو

یادآور رســــول خـــدا خلق و خوی

زیباترین دعــــای ملک گفتـــگوی تو

مسجود جن و انس بود خاک کوی تو

شعر ولادت امام حسن عسکری وحید قاسمی

معصـــوم سیـــزده ولی الله ذوالمنن

ابن الرضـــای سومی و دومین حسن

گل ریزد از بهشت به خاکت چمن چمن

شرمنده در ثنای تو از کوچکی سخن

شعر درمورد ولادت امام حسن عسکری

رضوان بدان جلال و شرف سائل درت

خورشید سجده برده به صحن مطهرت

روح رضاست در نفس روح پرورت

نامت حسن نه بلکه حسن پای تا سرت

شعر شهادت امام حسن عسکری برقعی

ای مسجد الحرام، حرم سامرای تو

بیت الولای دل، حـرم با صفای تو

قـــرآن یگـــانه دفتر مدح و ثنای تو

روح ملک کبوتر صحن و سرای تو

شعر شهادت امام حسن عسکری سهیل عرب

امام عسکری از دارفانی دیده بسته

گرد ماتم بر رخ امام مهدی نشسته

گشته سامرا دوباره ودای غم

بر پدر صاحب زمان بگرفته ماتم

شعر شهادت امام حسن عسکری با سبک

مهدی صاحب الزمان بهر بابا نوحه گر شد

یوسف زهرا ببین غرق ماتم خونجگر شد

گلشن زهرا خزان

اشک مهدی شد روان

شعر شهادت امام حسن عسکری تیشه های اشک

امشب که زمین و آسمان می گرید

از ماتم عسکری جهان می گرید

جا دارد اگر شیعه خون گریه کند

چون مهدی صاحب الزمان می گرید

شعر در مورد امام حسن عسگری

شعر در مورد مهربانی

شعر در مورد مهربانی,شعر در مورد مهربانی و مهرورزی,شعر در مورد مهربانی خدا,شعر در مورد مهربانی خداوند,شعر در مورد مهربانی پیامبر,شعر در مورد مهربانی و محبت,شعر در مورد مهربانی حافظ,شعر در مورد مهربانی مادر,شعر در مورد مهربانی پدر,شعری در مورد مهربانی و مهرورزی,شعر درباره مهربانی و مهرورزی,شعر درباره ی مهربانی و مهرورزی,شعری در مورد مهربانی خدا,شعر درباره مهربانی خدا,شعر در مورد خدای مهربان,شعری در باره مهربانی خدا,شعر زیبا در مورد مهربانی خدا,شعر کودکانه در مورد خدای مهربان,شعر در مورد رحمت خداوند,شعر در مورد رحمت خدا,شعر درباره مهربانی پیامبر,شعر درباره مهربانی پیامبر با کودکان,شعر درباره مادر مهربان,شعر در مورد محبت مادر,شعر در مورد مادر مهربان,شعر درباره مهربانی مادر,شعر در مورد محبت مادر به فرزند,شعر در مورد پدر مهربان,شعر درباره پدر مهربان,شعری درباره ی مهربانی و مهرورزی,شعر در وصف مهربانی,شعر در وصف مهربانی خدا,شعر در وصف مهربانی پدر,شعر در وصف مهربانی مادر,شعری در وصف مهربانی,شعر در وصف مهربانی,شعر زیبا در وصف مهربانی,شعر در وصف برادر مهربان,شعر در وصف همسر مهربان,شعر در وصف پدر مهربان,شعر وصف مهربانی خدا,شعر در وصف محبت مادر,شعر در وصف مادر مهربان,شعری در وصف دوست مهربان,شعری در وصف مهربان,شعری زیبا در وصف مهربانی,شعر در وصف دوست مهربان,اشعار زیبا در وصف مهربانی,شعر مهربانی,شعر مهربانی نیما,شعر مهربانی را بیاموزیم,شعر مهربانی خدا,شعر مهربانی تو,شعر مهربانی مادر,شعر مهربانی و محبت,شعر مهربانی سعدی,شعر مهربانی با حیوانات,شعر مهربانی خداوند,متن شعر مهربانی را بیاموزیم,شعر خدای مهربان,شعر خدای مهربان کلاس اول,شعر خدای مهربان اول ابتدایی,شعر خدای مهربان اول دبستان,شعر خدا مهربان,شعر درباره مهربانی خدا,شعر در مورد مهربانی خدا,شعر در وصف مهربانی خدا,شعر قلب مهربان تو,شعر تو مهربان باش,شعر مهربان مادر من,شعر مادر مهربان,شعر درباره مهربانی مادر,شعر برای مهربانی مادر,شعر در مورد مهربانی مادر,شعر در مورد مهربانی و محبت,شعر درباره محبت و مهربانی,شعر درباره مهربانی با حیوانات,شعر درباره ی مهربانی با حیوانات,شعر در مورد مهربانی خداوند,شعر خداوند مهربان,شعر خدا مهربان است

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد مهربانی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

هیچ دانی نازنینم می توانی / راحت اسرار سعادت را بدانی

رمز خوشبختی انسان نسیت جز این / مهربانی ، مهربانی ، مهربانی

شعر در مورد مهربانی

هیچ ثروتی بالاتر از مهربانی نیست ، یادت باشه تو خیلی ثروتمندی

یه خورده از ثروتت رو هم به ما بدی چی میشه آخه !؟

شعر در مورد مهربانی و مهرورزی

تو همان مهربانی هستی؟! یا مهربانی همان توست؟!

نمی دانم

می دانم بی شک با هم نسبت نزدیکی دارید 

شعر در مورد مهربانی خدا

ایمان داشته باش که کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشوند

پس چگونه فراموش خواهی شد تو که پیشه ات مهربانی است

شعر در مورد مهربانی خداوند

مهربانی باغ سبزی است که از روزنه پنجره ها باید دید

مهربانم مگذار لحظه ای روزنه پنجره ها بسته شود

شعر در مورد مهربانی پیامبر

حالا که آمده ای ، چترت را ببند

در ایوان این خانه جز مهربانی نمی بارد

شعر در مورد مهربانی و محبت

بی وفایی کن وفایت میکنند با وفا باشی خیانت میکنند

مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست مهربان باشی رهایت میکنند

شعر در مورد مهربانی حافظ

کاش میشد بر جدایی خشم کرد / شاخه های نسترن را با تواضع پخش کرد

کاش میشد خانه ای از مهر ساخت / مهربانی را در آن سرمشق کرد

شعر در مورد مهربانی مادر

در مهربانی همچون باران باش

که در ترنمش علف هرز و گل سرخ یکیست

شعر در مورد مهربانی پدر

مهربانی زبانی است که :

برای کور دیدنی ، برای  کر شنیدنی ، و برای لال  گفتنی است

شعری در مورد مهربانی و مهرورزی

مهربانی تزئین لحظه هاست

برای مهربانیت جوابی جز دوست داشتن ندارم

شعر درباره مهربانی و مهرورزی

مهربونیات زیاده که هنوز خوب و صبوری

مثل یک حس قشنگی حتی وقتی خیلی دوری

شعر درباره ی مهربانی و مهرورزی

یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم، یا که در خویش شکستیم صدایی نکنیم

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند، طلب عشق به هر بی سروپایی نکنیم

مهربانی صفت بارز عشاق خداست، یادمان باشد از این کار ابایی نکنیم.

شعری در مورد مهربانی خدا

چه کسی رسد به پایت ز محبت و صفایت

به خدا ز مهربانی در جهان یگانه هستی

شعر درباره مهربانی خدا

کاش هرگز در محبت شک نبود

تک سوار مهربانی تک نبود

کاش بر لوحی که بر جان و دل است

واژه تلخ خیانت حک نبود

شعر در مورد خدای مهربان

ﮔﺮ ﺳﺮ ﺑﺮﻭﺩ ﺯ ﺳﺮ ﻫﻮﺍﯾﺖ ﻧﺮﻭﺩ

ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻃﻠﺴﻢ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﻧﺮﻭﺩ

ﻓﺮﺷﯽ ﺯ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﯾﻢ

ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺑﯿﺎ ﺷﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺖ ﻧﺮﻭﺩ

شعری در باره مهربانی خدا

اگه آفتاب میسوزونه بی خیال آخه تو سایه بونی

اگه آدم ها وفا ندارند بی خیال آخه تو مهربونی

اگه من واست میمیرم بی خیال آخه تو لایق تر از اونی که میدونی

شعر زیبا در مورد مهربانی خدا

حسودی ام می شود

به پرنده ها

همین که هر روز سفره ی مهربانی ات را

برای گنجشکهای عصرانه تکان می دهی

شعر کودکانه در مورد خدای مهربان

در بیداری خواب دیدم

آمده ای

می خندی

مهربانی ات نور می پاشد

به دل تاریک و خسته ی من …

شعر در مورد رحمت خداوند

آدم های اینجا

هیچکدام شبیه تو نیستند ‏

دلتنگت که می شوم  ‏

چشم هایم را می بندم  ‏

باران را تجسّم می کنم  ‏

تو زلال مهربانی  ‏

مهربان زلالی …‏

شعر در مورد رحمت خدا

بگذار

گل‌های دامنت مستم کند

آبشار نگاهت، غرقم

و من

در نامت شنا کنم

از سایه اندامت روان شوم

همه تو باشم

که مرا با تو

بی اندازه مهربانی هاست …..

شعر درباره مهربانی پیامبر

به تصویر زیبای تو نگاه می کنم

و مهربانی ات …

که حتی از پشت قاب شیشه ای هم

به من لبخند می زند.

دلتنگی ات

رودخانه ای ست

که به دریا نمی رسد…!

شعر درباره مهربانی پیامبر با کودکان

مهربانی ات را با گل ها در میان بگذار

با سنگ ها

با رودی که می رود

با خنده کودکان عراقی

مهربانی ات را با جنگ در میان بگذار

صدای تو چشمه ای خواهد شد

و انسان را با انسان

آشتی خواهد داد.

شعر درباره مادر مهربان

نشد به مهربانی ات شک کنم

نشد رسما برایت بمیرم

نشد دل آزرده شوی

از غروب ستاره ای دور و

تقصیر ها را من به گردن بگیرم

نشد در سایه ات پناه بگیرم از این همه سرما

نشد از این همه شب

خاطره ای بسازیم

بی خیال آرزوی صبح فردا …نشد.

شعر در مورد محبت مادر

رد انگشت هات

تنم را شعله ور می کند

به این لبخند می زنم

که هر ناخنی

دست مهربانی هم

همراهش هست.

نیست؟

شعر در مورد مادر مهربان

رنگ ها در رنگ ها دویده،

ای مسیح مادر ، ای خورشید!

از مهربانی بی دریغ جانت

با چنگ تمامی نا پذیر تو سرودها می توانم کرد

غم نان اگر بگذارد.

شعر درباره مهربانی مادر

وقتی تو نیستی

من فکر می کنم تو

آنقدر مهربانی

که توپ های کوچک بازی

تصویرهای صامت دیوار

و اجتماع شیشه های فنجان ها

، حتی

شعر در مورد محبت مادر به فرزند

صداش

به شکل حزن پریشان واقعیت بود.

و پلک هاش

مسیر نبض عناصر را

به ما نشان داد.

و دست هاش

هوای صاف سخاوت را

ورق زد

و مهربانی را

به سمت ما کوچاند

شعر در مورد پدر مهربان

تکلیفِ رنگ موهات

در چشم هام روشن نبود

تکلیفِ مهربانی ، اندوه ، خشم

و چیزهای دیگری که در کمد آماده کرده بودم

تکلیفِ شمع های روی میز

روشن نبود

شعر درباره پدر مهربان

آدم ها را گاهی باید رها کرد بروند..

اسارت از یادشان می برد مهربانیت را

شعری درباره ی مهربانی و مهرورزی

مرا دوست داشته باش

چنان باورت می‌کنم

که شاخه‌هایت به شکستن امیدوار شوند

من دختر یک کشاورزم

آب باش و با من مهربانی کن

سرکشی نکن

قلب من از قدم‌های تو پیشی می‌گیرد

شعر در وصف مهربانی

روزی ما دوباره کبو ترهای مان را پیدا خواهیم کرد

و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت

شعر در وصف مهربانی خدا

این بار که از زیر داربست انگور و ماه

برمی گردی

دستمالی بیاور

هیچ می دانستی

مهربانی ام دارد خاک می خورد؟

یا هیچ می دانستی

دوستت که دارم

زیباتری؟

شعر در وصف مهربانی پدر

به تو تکیه کرده‌ام

و از درخت تنت

شاخه‌های مهربانی مرا دربر گرفته‌اند

شعر در وصف مهربانی مادر

آغوش تو که باشد،

-مهربانی اش را می گویم-

زمستان را هم به سخره می گیرم …

بی هیچ ترس و تردیدی

از این همه سرمایی

که حتی نفس در سینه می خشکاند.

شعری در وصف مهربانی

 ماه رویا مهربانی پیشه کن

سیرتی چون صورت مستحسنت

شعر در وصف مهربانی

 آیین وفا و مهربانی در

در شهر شما مگر نباشد

شعر زیبا در وصف مهربانی

 مهربانی می نمایم بر قدش

سنگ دل نامهربانی می کند

شعر در وصف برادر مهربان

 گر صلح کنی لطیف باشد

در وقت بهار و مهربانی

شعر در وصف همسر مهربان

 مهربانی و دوستی ورزد

تا تو را مکنتی و دسترسیست

شعر در وصف پدر مهربان

 فروریزید دندان های گرگان

از آنگه که نمودی مهربانی

شعر وصف مهربانی خدا

 زهی آرامگاه جمله جان ها

عجب افتاد حسن و مهربانی

شعر در وصف محبت مادر

 شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار

مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

شعر در وصف مادر مهربان

 ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ

که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند

شعری در وصف دوست مهربان

 مهربانی بین که غم یکدم فراموشم نکرد

ورنه امشب صید از خاطر فراموش تبم

شعری در وصف مهربان

 بمن که سوختم از داغ مهربانی خویش

فراق و وصل تو نامهربان چه خواهد کرد؟

شعری زیبا در وصف مهربانی

 خدایا، خدایا، به جز مهربانی چه کردم؟

که در آتش از داغ و دردم

شعر در وصف دوست مهربان

 مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند

به سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را

اشعار زیبا در وصف مهربانی

 دوستانت را که داغ مهربانی دل بسوخت

گر به دوزخ بگذرانی آتشی بینند سرد

شعر مهربانی

 نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی

که ز دوستی بمیریم و تو را خبر نباشد

شعر مهربانی نیما

 سعدی هزار جامه به روزی قبا کند

یک مهربانی از تو به سالی نیافته

شعر مهربانی را بیاموزیم

 شیراز در نبسته ست از کاروان ولیکن

ما را نمی گشایند از قید مهربانی

شعر مهربانی خدا

 نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی

که به دوستان یک دل سر دست برفشانی

شعر مهربانی تو

 رفت آنکه دلت به مهر ما گرم نبود

سرما شد و وقت مهربانی آمد

شعر مهربانی مادر

 در عالم محبت الفت بهم گرفته

نامهربانی او با مهربانی ما

شعر مهربانی و محبت

 با مهربانی از دل سنگین او مخواه

یا ناله را بگو گذر از سنگ خاره کن

شعر مهربانی سعدی

 زندگی بهر فروغی در محبت مشکل است

تا به جرم مهربانی بر سر کینش تویی

شعر مهربانی با حیوانات

 عشق اکنون مهربانی می کند

جان جان امروز جانی می کند

شعر مهربانی خداوند

 بر چنگ وفا و مهربانی

گر زخمه زنی بزن به هنجار

متن شعر مهربانی را بیاموزیم

 ز مهجوران نمی جویی نشانی

کجا رفت آن وفا و مهربانی

شعر خدای مهربان

 با این همه مهر و مهربانی

دل می دهدت که خشم رانی

شعر خدای مهربان کلاس اول

 تو اگر روی وگر نی بدود سعادت تو

همه کار برگزارد به سکون و مهربانی

شعر خدای مهربان اول ابتدایی

 معلوم مهربانی اهل هوس که چیست

بشنو سخن که عاشقم و مهربان منم

شعر خدای مهربان اول دبستان

 نه زنده را به تو میلست و مهربانی و بس

که مرده را به نسیمت روان بیاساید

شعر خدا مهربان

 نیست جز دلهای خونین مهربانی عشق را

روی آتش را که می شوید به جز اشک کباب؟

شعر درباره مهربانی خدا

 به نسبت تار و پود مهربانی می شود چسبان

که بوی پیرهن با چشم چون دستار می سازد

شعر در مورد مهربانی خدا

 بر رعیت مهربانی و به ظالم قهرمان

می بری هر جا که باید لطف و قهر خویش کار

شعر در وصف مهربانی خدا

 شدی از مهربانی دوست با اغیار و بد با من

مرا آخر به کام دشمنان کردی ، نکو کردی

شعر در مورد مهربانی