شعر در مورد ماه فروردین
شعر در مورد ماه فروردین,شعر در مورد متولدین فروردین ماه,شعر درباره ماه فروردین,شعر درباره ی ماه فروردین,شعر فروردین,شعر فروردین ماه گلها,شعر فروردینی,شعر فروردین ماه,شعر فروردین بهار,شعر فروردینی ها,شعر فروردین ماه گلهاست,شعر فروردین ماهی,شعر فروردین94,شعر فروردین,شعر برای فروردینی ها,شعر دختر فروردینی,شعر تولد فروردینی,شعر برای دختر فروردینی,شعر درباره فروردینی ها,شعر درباره فروردینی,شعر درمورد فروردینی,شعر در مورد فروردینی ها,شعر برای ماه فروردین,شعر در مورد فروردین ماه,شعر در مورد متولدین فروردین ماه,شعر درباره ماه فروردین,شعر درمورد ماه فروردین,شعر از ماه فروردین,شعر تولد فروردین,شعر درباره فروردین,شعر هنگام فروردین,شعر متولدین فروردین,فروردین,فروردینی,فروردینی ام,فروردین ماهی ها,فروردین ماهی,فروردین ماه,فروردین به انگلیسی,فروردین یعنی,فروردین ۹۶,فروردینی که باشی,فروردینی ها بخوانند,فروردینی فیسبوک,فروردینی های معروف,فروردینیای خاص,فروردینی ها چه خصوصیاتی دارند,فروردینی ها چگونه اند,فروردینی های خاص,فروردینی ام,من فروردینی ام,من یه فروردینی ام,من یک فروردینی ام,فال امروز فروردینی ها,من یه فروردینی ام,من ی فروردینی ام,من یک فروردینی ام,عکس فروردینی ام,فروردین ماهی ها,فروردین ماهی ها عکس,فروردین ماهی های معروف,فروردین ماهی های فیس بوک,فروردین ماهی های خاص,فروردین ماهی های مشهور,متن زیبا برای فروردین ماهی ها,خصوصیات فروردین ماهی ها,فال فروردین ماهی ها,فروردین ماهی فیسبوک,فروردین ماهیا,فروردین ماهی زن,فروردین ماهی عکس,فروردین ماهی مرد,فروردین ماهی که باشی,فروردین ماه,فروردین ماه گلها,فروردین ماهی,فروردین ماه چه حیوانی است,فروردین ماه گلهاست,فروردین ماه طالع بینی,فروردین به انگلیسی چی میشه,فروردین به انگلیسی چه میشود,فروردین به انگلیسی چیست,فروردین به زبان انگلیسی,ماه فروردین به انگلیسی چیست,نماد ماه فروردین به انگلیسی,نام ماه فروردین به انگلیسی,نوشتن فروردین به انگلیسی,ماه فروردین به انگلیسی چی میشه,فروردین یعنی چه,فروردین یعنی چی,فروردین یعنی چه,فروردین ماهی یعنی,عکس فروردین یعنی,متولد فروردین یعنی,خوشحالی یعنی فروردین ماهی باشی,عکس نوشته فروردین یعنی,عشق یعنی فروردین,عکس فروردینی که باشی,عکس نوشته فروردینی که باشی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد ماه فروردین برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
در من کسی هنوز دنبال تو می گردد
دنبال رد سرانگشتانت
بر بی قراری گونه هایم
که مثل قرص نعنا
خنک و تند و بی پروا بود
و چشم هایت
که طعم عسل می داد
و عطر فروردین بود
این ها فقط تو بودی…
بهار که رفتن اسفند و
آمدن فروردین نیست!
شعر در مورد ماه فروردین
بهار یعنی
جای بوسههای مردی
که تو باشی
روی گونههای زنی
که من باشم
شکوفه بدهد!
شعر در مورد متولدین فروردین ماه
کی بر این کلبه طوفان زده سر خواهی زد
ای پرستو که پیام آور فروردینی
شهریارا اگر آئین محبت باشد
جاودان زی که به دنیای بهشت آئینی
شعر درباره ماه فروردین
فروردین دارد تمام می شود
اولین باران بهار را که نبوده ای
خودت را
به اولین شکوفه ی اردیبهشت برسان
می دانی که؛
اردیبهشت بی تو… بهشت نمی شود!
شعر درباره ی ماه فروردین
شادی هایت را بر صورت من بریز
فروردین من !
و اضافه هایش را پست کن
برای کسی که بهاری ندارد …
شعر فروردین
جاده ها
به نیت دیدنت
راهی شهرها می شوند
نمی یابندت، دور می شوند.
کندویت کجاست
تا زنبورانم
از شکوفه گیلاست پر کنند.
سوزن بارانت کجاست
تا زخم زمستام را بدوزم.
من به بوی تو برخاستم
و از حرارت بیداری دارم کور می شوم.
شادی هایت را
بر صورت من بریز فروردین من!
و اضافه هایش را
پست کن برای کسی که بهاری ندارد.
شعر فروردین ماه گلها
برای چیدن گل سرخ، نه ارّه بیاور، نه تبر!
سرانگشتِ سادهی همان ستاره بیآسمانم … بس،
تا هر بهار به بدرقهی فروردین،
هزار پاییز پریشان را گریه کنم.
– هم از اینروست که خویشتن را دوست میدارم
شعر فروردینی
می خندم.
تو مست میشوی.
حتی با یک فنجان قهوه
که از خطوط ته آن خبر نداری.
می خندم
با اینکه می دانم
تمام خطوط موازی از ته فنجان من می گذرند.
تو، سرخی جا مانده بر لب فنجانم را می بوسی.
احساس می کنم
آن اتفاق ناگزیر
افتاده است.
پیش از آن که تو شمع روشن کنی
عود بسوزانی
یک دنیا بوسه حرامم کنی
با چشمانی که بین عسل و فروردین مردد است؛
برایم فال فروغ بگیری
شعر فروردین ماه
چه ساده ایم ما
نمی دانیم این نسیم فروردین
عطر گیسوهای معشوق است
افتاده به جانِ هوا
حالا این تو و این گنجشک های بی قرار
نشسته بر سپیدار ، سر کوچه
پی بهار می گردند
من که هرچه گفتمشان هنوز نیامده ای،
باورشان نشد
شعر فروردین بهار
چقدر دوست داشتن تو خوب است.
دوست داشتن تو
ماهی قرمز هیچ سفره هفت سینی نیست.
دوست داشتن تو
عین ساعت تحویل سال است.
ــ همیشه منتظرش مانده ایم.ــ
دوست داشتن تو
عیدی اول فروردین است.
کاش همیشه عید بود.
کاش همیشه تو را عیدی می گرفتم.
تو را دوست دارم
زمین از چرخیدن می ماند.
و خورشید فراموش می کند که باید غروب کند.
تو را دوست دارم.
سیب ها
همه ی فصل ها به شکوفه می نشینند.
چلچله ها کوچ نمی کنند.
وقتی تو را دوست دارم
دختر کوچک آسمانم هنوز.
شعر فروردینی ها
بعد از انتظار طولانی آسمان و تنگدستی زمین و سالهای ترس
برای ملامت سقف های کوتاه و دلجویی چلچله های فروردین
به ملاقات تو آمدم!
تا نامم را، دلم را و واژگانم را به تو بسپارم
شعر فروردین ماه گلهاست
کنار این همه مهمان
چقدر تنهایم!؟
وقتی
میان این همه ناخوانده
کفش های تو نیست
شعر فروردین ماهی
هر صبح
آفتاب
از نخستین برگ شناسنامه ی تو
سر می زند
تقویم
زیر پای تو
ورق می خورد
نه تو
در میان تقویم
چه فرقی می کند که روز
چهاردهم فروردین
پنجم تیر
و
هشتم مرداد
باشد یا نباشد
حتا بیست و پنجم شهریور نیز
روز تولد تو نیست
روزها
همه
از آن تو!
ای که تمام مادران جهان را
تو زاده ای!
شعر فروردین94
بیاموزیم
شکوه رستن
اینک طلوع فروردین
گداخت آن همه برف
دمید اینهمه گل
شکفت این همه رنگ
زمین به ما آموخت
ز پیش حادثه باید که پای پس نکشیم
مگر که از خاکیم
نفس کشید زمین ما چراغ نفس نکشیم ؟
روی چمن از شکوفه ها رنگین شد
وز عطر اقاقیا هوا سنگین شد
در نغمه هر چلچله پیغامی هست
کای خفته روزگار فروردین شد
شعر فروردین
اینک
گشوده می شود
این دفتر کوچک
بر صفحه ی سفید 77
تا بامداد فروردین 77
77 بار بزند نبضم
و 67 ساله شود شناسنامه ام
و
همزمان فرا برسند
یاس و بنفشه
بارون عید شور و پرستو
یاس و بنفشه آنک
پرچین این چکامه ی کوچک اند و پرستو
این آشناترین / چاپار باستانی فروردین
کاشانه ی قدیمش را
با بیلکی گلاب تازه می آراید
و چند ساقه از چکامه ی پرچین
ولحظه ی دگر
سین بنفش بالش
را
می بخشد
به هفت سین
تا پرتو نخستین طلوع 77
پا روی نبض من بگذارد
کمند گیر دهد به چکاد
از کوهسار شرق بیاید
پایین
شعر برای فروردینی ها
به قاف فروردین که رسیدم
در آیینه ی سیاه جوانی ام را دیدم
سرگرم نیم تاج مقوایی و شمعدانهای فرسوده
شعر دختر فروردینی
در منزل خجسته ی اسفند
همسایه ی سراچه ی فروردین
با شاخه های ترد بلوغ جوانه ها
باران به چشم روشنی صبح آمده ست
زشت است اگر که من
یار قدیم و همدم همساغر سحر
در کوچه های خامش و خلوت نجومیش
یا
با جام شعر خویش
خوش آمد نگویمش
شعر تولد فروردینی
من آن شکوفه از بوستان جدا شده ام
شب خزان من از صبح فروردین پیداست
مرا چو جام شکستی به بزم غیر و هنوز
ز چشم مست تو آثار قهر و کین پیداست
شعر برای دختر فروردینی
شگفتا ! نخستین شب فروردین
بزاد از پسین روز اسفندماه
حریق شفق ، قفس سال را
ز نو ، زاد در خرمن شامگاه
ازین شب که بوی زمستان در اوست
نیاید بهاران نو ، باورم
الا ای درختان تاریک شب
من از روح باران پریشانترم
شعر درباره فروردینی ها
خون فروردین به صحرا جوش زد
شاخه ها بشکفت در دامان باغ .
چشم جانم باز شد با اشتیاق
تا ببیند فصل گلخندان باغ .
شعر درباره فروردینی
سوگند بر جداره ی فروردین
چشمی به روی چشم می پرد اما
خواب زمین برای دایره ها
کوتاه ست
شعر درمورد فروردینی
ای جنگل ای حیف
همسایه شب های تلخ نامرادی
در آستان سبز فروردین دریغا
آن غنچه های سرخ را بر باد دادی
ای جنگل ای پیوسته پاییز
ای آتش خیس
ای سرخ و زرد ای
شعله سرد
ای در گلوی ابر و مه فریاد خورشید
تا کی ستم با مرد خواهد کرد نامرد؟
شعر در مورد فروردینی ها
دلم را می گشایم
در حضور همه ی دریا ها و جلگه ها
در حضور همه ی شما
هر آنچه نهان بود چون رویش برگهای فروردین
یا ریزش زرد پاییزی
هر آنچه را که می شنا سید
برفهای دلپذیر کوهها و خیابان ها
مرا نیز خواهید شناخت
دلبران گامهای آینده
شعر برای ماه فروردین
من رد پای فروردین را دیدم
بر شانه های برفی تو می رفت
و اکنون
در فکر پرنده ای هستم
که از آسمان می آید
شعر در مورد فروردین ماه
چه غریب است این اشتیاق هم، اشتیاق یک جوانهٔ سبز کوچک شدن،
جوانهای که در روزهای اول فروردین
در تن شاخه جایی خالی برای خود یافته و بزرگ میشود.
شعر در مورد متولدین فروردین ماه
من نه درختیام که ریشههایم در خاک باشد
و آنقدر مواد معدنی و عشق مادری بمکد
که هر فروردین به رنگ برگی در آید
نه زیبایی بستر باغیام
که آهها را به خود بکشم یا در نقش و نگاری ظاهر شوم
غافل از اینکه بزودی پرپر خواهم شد
درخت در مقایسه با من جاودان است
و گل داوودی کوتاه، اما شگفت انگیز